راه های رشد نیاز احترام به خود + عزت نفس [صوتی]
چقدر به خودتان احترام میگذارید؟! من فردی منظم در انجام دادن کارهای روزانه، درس خواندن، نظافت هستم. اگر قولی بدهم محال است که در انجام دادنش، کاهلی و کوتاهی کنم و اکثراً انسان بانظم و قانونمداری در زندگیام هستم.
اگر با خودم عهدی ببندم درست است که به شدت تحت فشار مغزم قرار میگیرم اما نهایت تلاشم را میکنم تا به عهد با خودم وفادار باشم. بر اساس قانونهای خودم زندگی میکنم و قانونهای زندگی آدمهای معمولی اطرافم را به خودشان پس دادهام.
ساعت خواب و بیداری منظمی دارم به طوری که شبها بین ساعت ۱۲ تا ۱ میخوابم و ۷ ساعت بعد بیدار میشوم. گاهی هم پیش میآید که گول مغزم را میخورم ولی سعی میکنم خیلی کم این اتفاق بیفتد و حتیالامکان با اولین زنگ گوشیم زودی بلندشم. در ماه دو یا سه روز بینظمی در ساعت بیداریام، ایجاد میشود.
قبل از خواب سعی میکنم به چیزی فکر نکنم تا خوابم منظم شود! درطول روز، فکر کردن به موضوعات مختلفی که در ذهنم میآید اول بررسی میکنم اگر ارزش فکر کردن داشتند آنگاه در زمان مشخص در جایی بیرون از اتاقم به آنها میپردازم اما اگر ارزش فکر کردن نداشتن به هیچ عنوان وقتم رو تلف نمیکنم و آن زمانی که در نظر گرفته بودم را صرف مطالعه میکنم.
هیچ وقت کارهای مهمی که برای موفقیتم انجام میدهم را بروز نمیدهم و افکاری که دارم را جلوی دیگران باز نمیکنم. چون عقیده دارم لزومی ندارد افکارمان را به آدمهای معمولی اطراف بگوییم! چون آنها هیچ وقت طرز تفکر درونی شما را درک نمیکنند و سعی دارند خود و افکارشان را تحمیل کنند تا مثل خودشان شویم.
فیلترهایی برای جلوگیری از تاثیرات منفی حرفها و رفتارهای دیگران درون خودم ایجاد کردهام به این صورت که اگر اطرافیان حرفی به من بزنند، ابتدا بررسی کنم و اگر دیدم آن فرد متخصص نیست در آن مورد به هیچ عنوان حرفش برام مهم نیست حتی اگر ناراحتم شوم، سریعاً فیلترهای مغزیم را روشن میکنم و آن حرف یا رفتار را رد میکنم تا تاثیرش خنثی شود.
تمام افراد غیر ضروری و دوستانی که هیچگونه چیز مفیدی به من اضافه نمیکردند را از صفحه زندگیام دیلیت کردم! در حال حاضر تنها دوستان مفید و ارزشمند در کنارم هستند. «آنچه خواندید برشی از گزارش فعالیتهای احترام به خود توسط یک داوطلب کنکور است»
احترام گذاشتن به دیگران را به خوبی آموختهایم چون فرهنگ جامعه از ما انتظار داشته که به دیگران توجه کنیم اما یاد نگرفتیم چطور به خود احترام بگذارم و مثالها و مصداقهای احترام به خود شامل چه لیستی میشود. در این مطلب، سعی میکنم هر شب یک فایل صوتی کمتر از ۵ دقیقه منتشر کنم و در خصوص راههای رشد احترام به خود و افزایش عزتنفس، صحبت کنیم.
مطالب این دوره بر مبنای برداشتهای شخصی من از مطالعات و تجاربی هست که داشتهام. در واقع، مدل فکری خود را با شما به اشتراک میگذارم و امیدوارم برای شما مفید واقع شود.
پیش نیاز: دورههای آموزشی «مغز شناسی»، «احساس شناسی» و «خاطره شناسی»، پیش نیاز این دوره میباشد و در صورتی که آن دوره را مطالعه نکردهاید، ابتدا به سراغ آن بروید و سپس این دوره را پیگیری نمایید.
در ادامه با کلیک روی دکمه پخش هر فایل صوتی، می توانید آن را گوش نمایید.
چند مورد در خصوص پرسش و پاسخها (کلیک کنید) فایل(های) ضمیمه
برای آنکه پاسخ اصولیتر و دقیقتری دریافت کنید، توصیه میکنم به موارد زیر توجه فرمایید:
الف) سعی کنید در پرسیدن سوال خویش، اطلاعات کاملی از وضعیت و شرایطی که در آن قرار دارید بدهید.
ب) لطفا پرسشهای مربوط به قوانین کنکور را در صفحه «از من بپرسید قوانین کنکور» بپرسید.
پ) لطفا پرسشهای مربوط به روحیه را در صفحه «از من بپرسید آنالیز رفتار» بپرسید.
ت) روشهای مطالعه، مرور، خلاصه نویسی، تست زنی و یادگیری هر درس، از جمله سوالاتی به حساب میآیند که قابل پاسخ گویی در پیام نیستند چون این موضوعات به شناخت، پیگیری مستمر و استفاده از ابزاهایی مثل جزوههایی که هر مشاور در اختیارش است، نیاز دارد.
سلام این مجموعه به پایان رسید؟
رضا جدیدی پاسخ داد:
سلام وقت بخیر و نیکی. مطالب کلبه مشاوره در حال بروزرسانی و تغییرات عمده هستند. این مجموعه هم در آینده، دچار تغییراتی در ارایه مطالب خواهد شد و سر فصلهای آن جامعتر از شرایط فعلی، تشریح خواهد شد. بنابراین مطالب فعلی، تغییراتی ندارند تا زمانی که با بروزرسانی کامل، مواجه شوند. موفقترین باشید.
سلام آیا شما رضایت دارید و اجازه میدهید که مطالبی که از شما یاد گرفته ام و یا جمله هایی که از شما شنیده ام را به دیگران یاد بدهم؟ یعنی یه سری از مطالب شما و کتاب ها و دیگر استادان و تجربیات خودم.
رضا جدیدی پاسخ داد:
سلام وقت بخیر و نیکی. تنها محدودیت این است که «کپی کردن مطالب کلبه مشاوره» به سایت دیگر انجام نشود ولی اینکه شما برداشتها و آموختههای خود را به دیگران توضیح دهید، حق طبیعی و قانونی شماست و قطعا مختارید که هر طور صلاح است، از دانش خود استفاده نمایید. از شما ممنونم که این موضوع را با من در میان گذاشتید و بسیار خرسندم که اخلاقی و حرفهای عمل میکنید. موفقترین باشید.
سلام من یک پشت کنکوری تجربیم الان یکماه و نیم درس نمیخونم شده روزی دوساعت بس ک هر شب به خودم قول دادم از فردا دیگ خوب میشم قسم خوردم عمل نکردم برنامه ریختم اجرا نکردم عزت نفسم نابود شده حتی حس میکنم ارزش عذاب وجدان گرفتنم ندارم حس میکنم لیاقتم فقط مرگه حتی نفس کشیدنمم بدرد نمیخوره از خودم متنفر شدم دبگ ب خودم اعتماد ندارم.
کارای پارسالمو تکرار کردم فقط ی گوشه افتادم عذاب میکشم حس میکنم حتی حق گریه کردن ندارم حالم از خودم بهم میخوره هر چی میام بخونم یاد کم کاریام میوفتم رها میکنم سه هفته دیگه عروسی خواهرمه همش بهم میگنتو الان نمیخونی دیگ حق نداری اون موقع حرف بزنی ما مهمونامون از ی هفته قبل میان حس میکنم فشار روم به صد رسیده نفسم بالا نمیاد شبا با گریه میخوابم صبحا نمیتونم بلند شم دلم میخواد باز بخابم چون میدونم باز قراره کارای دیروزو تکرار کنم.
از مهر ک شروع کردم ساعت مطالعم بالا بود بعد هر چی خوندم پیشرفت نکردم هر روز نا امید تر. روحیم خیلی داغون شده خودمو درگیر کارای الکی میکنم تا یادم بره استرس و فشار عروسی خاهرمم هس جو خونمون همش برا عروسی دیگ بریدم چیکار کنم چطور خودمو نجات بدم.
رضا جدیدی پاسخ داد:
سلام وقت بخیر و نیکی. در صحبتهای شما سه نکته مهم وجود دارد که به ترتیب شمارهگذاری توضیح میدهم:
۱- کلک مغزی در گذشته یا آینده بودن: هرگاه در زمان حال زندگی نکردید بایستی بدانید که در حال کلک خوردن از مغز حیوانی هستید. زندگی در زمان حال مساوی با کار و تلاش است. یعنی اگر من در گذشته یا آینده، وقت خودم را سپری نکنم، آنگاه مجبورم در زمان حال زندگی کنم و در زمان حال هیچ موضوعی به جز کار و تلاش وجود ندارد. این کار و تلاش مساوی مصرف انرژی است و این مصرف انرژی دقیقا همان نقطه حساس مغز حیوانی است. با این توضیحات متوجه میشویم که مغز حیوانی در یکی از کلکهای خودش، تلاش میکند تا ما را از زمان حال خارج کرده و به گذشته یا آینده و حتی هر دو فرو ببرد. وقتی به گذشته میروید با صرف انرژی ناچیز به خاطرات و رویدادهای قبلی خویش فکر میکنید. حسرت میخورید، سرزنش میکنید، تحقیر میشوید و زمینه را برای خود کم بینی فراهم میکنید. خود کم بینی هم مقدمهای برای احساس بیلیاقتی است و وقتی فردی حس لیاقت نکند آنگاه تمایلش برای رسیدن به هدف کاهش مییابد و این پروژهای است که مغز حیوانی برای شما در نظر گرفته است. از سوی دیگر وقتی در آینده قرار میگیرید، روزهایی را میبینید که نمیتوانید در آن درس بخوانید مثل عروسی خواهرتان و مغز میگوید حتی از الان هم بخوانی فایده ندارد چون عروسی خواهر باعث وقفه میشود و تا بخواهی به خودت بیایی اردیبهشت شده و دیر است. بنابراین آینده هم تیره به نظر میرسد. این است که زندگی در گذشته و آینده برای مغز حیوانی به خوبی کار کرده و شما را از کار انداخته است.
۲- وسط ماندن و یخ زدن: مغز در پیوند با کلک قبلی خودش، یک روش مکمل دیگر را هم روی شما اجرا میکند که همان پروژه وسط ماندن است. افراد وسط مانده از نظر کلامی و هدفی، بسیار بزرگ میاندیشند ولی از نظر عملگرایی به حد یک هدف عادی روزمره هم تلاش نمیکنند. این حالت برای مغز بسیار محبوب است. چون هم تلاش میکند در مورد هدفهای بزرگ صحبت کنید و هم جلوی عملگرایی را با تکنیک قبلی گرفته است. حالا از ترکیب اینها چه چیزی حاصل میشود؟ «لیاقت هدف بزرگ را نداری، فقط حرفش را میزنی، برایش تلاشی نداری». این هم به نتیجه بدست آمده از کلک قبلی کمک میکند تا بهتر توسط شما پذیرفته شود.
۳- بهمن فکری به جای راه حل کاربردی: شب گریه کردن، دلگیر بودن و سایر فرایند احساسی از این دست، فقط زمینه را برای تولید بهمن فکری فراهم میکند به طوری که هر بار بیشتر از قبل به موضوعات دامن میزنید و مباحث بیربط و با ربط دیگری را هم به آن پیوند میزنید که در نهایت باعث بزرگ و غیرقابل حل به نظر رسیدن مشکل میشود. در حالیکه شما بایستی این دو بال را به طور همزمان شروع کنید:
الف) درس خواندن با هر کیفیتی حتی در بدترین شرایط ممکن و یا به کمترین میزان ممکن. حتی درس خواندن شلخته و بینظم. هر طور شده درس بخوانید و برایش تلاش کنید چون این درس خواندن بازخوردهای منفی به مغز حیوانی میفرستد و به او میفهماند که حتی در این شرایط هم باشد باز مصرف انرژی ناشی از درس خواندن وجود دارد و همین موضوع زمینه را برای خروج از شرایط فراهم میآورد. درنتیجه با وجود تمام درونیات منفی و میل به نخواندن و با وجود همه فشارهای مغز حیوانی حتما درس خواندن را شروع کنید.
ب) به طور همزمان با درس خواندن، مدتی را برای پیدا کردن مشکلات و دغدغهها بگذارید و دلایلی که باعث اُفت شما شده را پیدا کرده و حل کنید و مجدد با فشاری که میآورید، خود را از این وضعیت بیرون بکشید. دقت کنید که مغز شما موافق شرایط فعلی است. چون در این شرایط انرژی ناچیزی مصرف میکنید بنابراین بایستی فشار زیادی بیاورید تا این وضعیت دگرگون شود. موفقترین باشید.
سلام در فیلم های خواب تا جایی که من دیدم به این اشاره نکردین که خوابیدن در روز و بیداری و درس خوندن در شب، اشکالی داره؟ من حس میکنم طی روز خیلی اتلاف وقت دارم و اگه شب بخونم هم سکوت هس هم اینکه کسی مزاحمم نمیشه البته برای خودمم سخته و عادت ندارم ولی بخاطر اینکه ماه رمضون هم نزدیکه، فکر کردم خوابیدن طی روز و درس خوندن تو شب خیلی بهتره. اگه روزه هم باشم عصر رو که اذیت میشم میخابم شب تا صب و صبحام تا ظهر رو میخونم. حالا اگه بنظرتون مشکلی نداره، چجوری ساعت خوابم رو درست کنم؟ چقدر طول میکشه عادت کنم که روی کیفیت درس خوندن اثر منفی نزاره
رضا جدیدی پاسخ داد:
سلام وقت بخیر و نیکی. سوای اینکه ضرر دارد یا ندارد، بایستی به هدف نگاه کنیم. وقتی زمان برگزاری کنکور تجربی، در صبح است بنابراین در نگاه بلند مدت، بایستی بتوانید روند برنامه را به سمتی جلو ببرید که در آن زمان، بارها و بارها درس خوانده باشید. البته اینکه در ماه رمضان تصمیم بگیرید شب درس بخوانید و عصرها خواب باشید تصمیم منطقی هست و به این روش خیلی زود عادت میکنید ولی در دراز مدت بایستی سعی کنید که صبح خوانی کنید. در ضمن اگر به سر و صدا حساس هستید لازم است که این حساسیت را از بین ببرید نه اینکه صورت مسئله را پاک کنید. موفقترین باشید.
سلام من آزمایش دادم دکتر برام دارو نوشت اگه میدونستم اینطوره از قبل میرفتم اینطور هم عذاب وجدان نمیگرفتم. چون گفتین من افکارمو میگم قبل خواب همش به این فکر میکنم که زندگیم چی میشه باید چیکار کنم بیشتر اوقات ترس دارم و هر بار تو خواب حس میکنم دارم از یه بلندی سقوط میکنم چشامو که وا میکنم ممکنه تا یه ساعت بعد زل بزنم به اتاق دیوارم و فکرهای مختلف تو سرم رژه بره خیلی خیلی نسبت به آینده ناامیدم.
این چند وقت درگیریم اونقدر با خودم شدید بود که نتونستم درست وحسابی درس هم بخونم علاوه بر این این سومین سالی هست که من پشت موندم یه مشاور دارم خیلی ازش میترسم در واقع از همون روز که برام برنامه نوشت ترسیدم بگم من نمیتونم اجرا کنم چون یه بار گفتم برگشتن گفتن پس چرا درس میخونی درس رو ول کن.
نمیتونستمم نرم چون خانوادم تاییدش میکردن و علاوه بر این خیلی پیگیر بود الان نزدیک کنکوره و من دست و پا شکسته و خیلی کم خوندم اما از ترس اینکه بگن تو هیچی نمیشی خودتو زجر نده گفتم ب برنامه میرسم تست میزنم مرور میکنم اما تو واقعیت این نیست تو واقعیت بیشتر ازچهار ساعت نمیتونم بخونم.
من واقعا از بد کنکورم میترسم شدید میترسم از عکس العملشون اینکه هیچی نخواهم زد و ایشون سؤال خواهند پرسید پس اونهمه تست و مرور و گفتی برنامم خوبه چی بود. الان واقعا جرات اینو ندارم بگم از اول شروع کنیم شده برام ترس اصلا نمیشه بگم و علاوه بر ازمایش هر وقت استرسم شدید میشه فقط میخوابم که همه چی یادم بره اصلا نمیتونم کنترل هوش هیجانیم رو بدست بگیرم کلاً نزول میکنه.
انگار که به طرز وحشتناکی زندگیم تیره میشه و اینم بگم زمانی هیجانم شدیده هم خیلی زجر میکشم چون میخندم میرم تفریح وخیال و رویاپردازی میکنم هیجانم که افت میکنه دوباره انگار میشم بی ارزشترین انسان زندگیم و از خودم متنفر میشم و سرزنش میکنم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید و بگید چطور باید زندگیمو درست کنم رشتم تجربی هست و یک رشته خوب میخوام قبولشم.
رضا جدیدی پاسخ داد:
سلام وقت بخیر و نیکی. چون شما مشاوره شخصی دارید برای همین باید با مشاورتان صحبت کنید و به او همین مشکلاتی که برای بنده به این زیبایی و وضوح نوشتهاید را توضیح دهید تا ایشان کمکتان کند و مشکل را حل کند. فراموش نکنید شما مشاور دارید که مشکلات را برایتان حل کند، نه اینکه خودش یک عامل استرس برای شما شود. تمام شرایطی که برای بنده توضیح دادید را به ایشان منتقل کنید تا روند بیرون آمدن از این فشار روانی را شروع کنید. موفقترین باشید.
بله آزمایش دادم دکترگفت به احتمال زیاد کمبودویتامین یاکم خونی هست که بعدازآزمایش دیدیم همه چی نرماله …به یه عادت خیلی بدتبدیل شده وآزارم میده میشه بگیدچه کارهایی روانجام بدم که بتونم بیداربمونم چون به درسم ضرر میرسونه .خیلی ممنونم
رضا جدیدی پاسخ داد:
سلام وقت بخیر و نیکی. علاوه بر آزمایش خون، زیر نظر یک متخصص مغز و اعصاب یا روانپزشک لطفا آزمایش هورمونی بدهید و مطمئن شوید که اختلالی در هورمون های شما وجود ندارد. چون مدلی که از زندگی تان برایم تعریف کردید، مرا به این نتیجه می رساند که حتما حتما خیال مان راحت باشد که شما از نظر جسمی سالم هستید تا آنگاه برنامه تغییر رفتار و بیرون آمدن از دوره نهفتگی را اجرا کنید.
چون اگر مشکل شما به جسم تان مرتبط باشد آنگاه هرچقدر هم ما تغییر رفتار را توضیح دهیم، هیچ اثری ندارد. تغییر رفتار با این پیش زمینه بایستی استارت بخود که جسم شخص، کاملا سالم است. بعد از اینکه آزمایش هورمونی دادید و اگر مشخص شد ریتم هورمون های تان به هم ریخته که خود پزشک مربوطه برای شما درمان مناسب را تجویز می کند و پس از مدتی خوب می شوید.
ولی اگر آزمایش دادید و هورمون ها دقیق و درست کار می کردند و مطمئن شدید جسم تان سالم است، لطفا به من پیامی بدهید و دقیق مشخص کنید که افکار شما قبل از به خواب رفتن روزانه چیست و چه جملاتی به خودتان می گویید و آیا مکالمه درونی خاصی قبل از اینکه به بستر خواب بروید، با خودتان دارید؟ و همه آن مکالمات را برایم بنویسید. موفق ترین باشید.