وقتی از من پرسیده می‌شود که برای موفقیت در کنکور چکار کنیم، به خوبی متوجه می‌شوم که آن شخص، منتظر است تا یک فرمول یا کتابی را معرفی کنم و بگویم با رعایت کردن آن فرمول یا خواندن این کتاب، به موفقیت می‌رسی. البته تمایل به پیدا کردن فرمول، فقط به موفقیت محدود نمی‌شود؛ این علاقه را می‌شود در بین دانشمندان فیزیک هم مشاهده نمود. آن‌ها آرزو دارند که کل قوانین فیزیک را با یک فرمول بتوانند توضیح دهند. 

سمینارها، کارگاه‌های آموزشی، کتاب‌ها و مشاوره‌هایی که در حیطه موفقیت وجود دارند، سعی می‌کنند یک فرمول برای موفق شدن ارائه دهند. هرکسی فرمول خلاصه‌تر شده‌ای را بگوید، در بین مردم گیرایی بهتر پیدا می‌کند. بهتر است اینطور بگویم که خلاصه کردن و ارائه یک فرمول برای توضیح یک پدیده، علاقه عمومی بین انسان‌هاست. به نمودارهای دایره‌ای زیر نگاه کنید؛ تمام فرمول‌هایی که برای موفقیت ارائه می‌شود را می‌توان در یکی از این چهار دسته، قرار داد.

دیدگاه اول
هدف و برنامه
تلاش
مدار انرژی
دیدگاه دوم
هدف و برنامه
تلاش
قانون جذب
دیدگاه سوم
هدف و برنامه
تلاش
مثبت اندیشی
دیدگاه چهارم
هدف و برنامه
تلاش
قدرت کلمه

برخی از این روش‌ها در جهان بیش از چهل میلیون نفر طرفدار دارد که هر روز خود را با این روش‌ها سرگرم کرده‌اند و هیچگاه از خود نمی‌پرسند چرا نتیجه نمی‌دهد؟

وقتی بپرسیم که چرا از این روش‌ها استفاده می‌کنید و نتیجه‌ای نمی‌گیرید در پاسخ می‌گویند چون شفاف نشده‌ایم و هنوز با یقین کامل این نسخه‌ها را اجرا نمی‌کنیم. چون اگر با تمام وجود این کارها را می‌کردیم الان موفق می‌شدیم. به عبارت دیگر، آن‌ها خویش را قبول ندارند و گمان می‌کنند که نقص از خودشان است. همینجا سؤال پیش می‌آید؛ چطور کسی که خود را قبول ندارد و تمام ایرادها را بر گردن خویش می‌اندازد، به موفقیت می‌رسد؟

آنچه می‌شنویم و می‌خوانیم به ما می‌گویند برای موفقیت در کنکور یا هر زمینه دیگری، لازم است تا در مورد قانون جذب، قدرت فکر، نیروی کلمات، جملات مثبت تاکیدی و کلیپ‌های انگیزشی بدانیم و آن‌ها را بپذیریم. آن‌ها می‌خواهند تا قبل از شروع برای درس خواندن، جملاتی را به عنوان جملات مثبت سرنوشت ساز، برای خود بیان کنیم و یا به مدت ۶۴ ثانیه روی فکرهای مثبت تمرکز کرده تا وجودمان سرشار از انرژی شود. کتاب‌هایی منتشر شده که در آن به وضوح برای موفقیت در هر زمینه‌ای مثلاً کنکور سراسری، خواسته‌اند که فکرهای مثبت داشته باشیم، هدف خود را بارها یادآوری کنیم، کلیپ‌های انگیزشی گوش بدهیم و با افراد مثبت رفت و آمد کنیم.

برخی نیز معتقد هستند که روی امواج مثبت و منفی زندگی می‌کنیم و چه بهتر که محیط خود را پر از انرژی مثبت کرده تا تمام کائنات برای موفقیت ما دست به دست هم بدهند. به تازگی هم که سر و کله موسیقی‌های انگیزشی پیدا شده است و برخی معتقد هستند اگر صدای زنگ گوشی و هشدار بیداری را روی این آهنگ‌ها تنظیم کنیم، برای موفقیت از همان ابتدای صبح انرژی می‌گیریم و روز با شکوهی را برای خود می‌سازیم.

به نظر می‌رسد، لازم است به تفاهمی در مورد کلید واژه‌های پیرامون کنکور و هر موفقیتی برسیم. بایستی تفکر را به کار بگیریم و از خود بپرسیم این پیشنهادات و راه حل‌های ارائه شده، تا چه حد می‌تواند در دراز مدت، ما را به هدف و پاسخ دادن به نیازهایمان برساند. آنچه به عنوان خلاء در مبحث موفقیت در کنکور سراسری، به نظر می‌رسد آن است که هیچ فضای تفکری برای بررسی تاثیر درازمدت این صحبت‌ها شکل نگرفته و افراد با پیروی از اینکه «چون خیلی‌ها از این روش‌ها صحبت می‌کنند پس حتماً درست هستند که در دنیا بیان می‌شود»، خود را کنار کشیده‌اند.

انسان برای دست‌یابی به موفقیت، نیاز به شناخت مغز، احساسات، خاطرات، رفتارها، تغییرات، عوامل محیطی، فرایندهای رشد، عوامل فرهنگی و… دارد و با بدست آوردن اطلاعات در این زمینه‌هاست که چارچوب موفقیتش را می‌تواند بسازد. به عبارت دیگر، برای موفق شدن نیاز به یک کارخانه طرز تفکر داریم به طوری که با ورود به این کارخانه و در خط تولید، پخته شویم، افکارمان اصلاح و تربیت شوند و به درک بالاتری برسیم و وقتی از این کارخانه خارج شدیم یک طرز تفکر موفقیت را کسب کرده باشیم. بهترین کتاب‌ها، در نهایت یک یا دو راه حل برای موفق شدن جلوی روی ما می‌گذارند ولی خواسته ما فراتر از آن است. ما به یک درک عمیق از گذشته، حال، آینده و مکانیسم‌های اثر گذار در زندگی انسان نیازمندیم. تمام صحبتم یک جمله است: «برای موفق شدن خیلی چیزها را باید بدانیم».

آنچه نیاز داریم یک خط فکری شخصی و خصوصی است که به ما بگوید از کجا شروع کنیم و چطور پله پله، مسیر را طی کرده تا به هدف برسیم.

من روانشناس نیستم بلکه مرا همیار بنامید. همیارها در جهان افرادی هستند که بر اساس مطالعات جهتمند و شخصی روی یک موضوع به سواد می‌رسند و به افراد کمک می‌کنند و در اثر تجارب و آموخته‌هایی که دارند، باعث ایجاد پیشرفت‌های موفقیت‌آمیزی در آنان می‌شوند. بنابراین مطالب کلبه مشاوره، بر پایه مطالعات شخصی رضا جدیدی است. بنابراین هر مطلبی که در سایت کلبه مشاوره می‌خوانید و خط فکری که در اینجا طراحی کرده ام، برداشت‌های شخصی من هستند. با این توضیحات خط فکری مد نظرم را اینطور توضیح می‌دهم که ابتدا به سراغ مغز می‌رویم، همان عضوی که به ما معنای انسان بودن بخشیده است و ابعاد مختلف آن را بررسی می‌کنیم و گام به گام به تشریح عوامل مداخله‌گر بر روی مغز می‌پردازیم و گام‌های فکری را شکل می‌دهیم تا بتوانیم به یک مسیر فکری روشن از بایدها و نبایدها برای موفقیت در کنکور برسیم. هدفم این است که تمامی عوامل مؤثر بر روی موفقیت را تشریح کنم و یک اطلس از نیازهای لازم برای موفق شدن را ارائه دهم. یادمان نرود برای موفق شدن خیلی چیزها را باید بدانیم.

این دوره‌ها از طریق منوی بالای سایت در بخش توسعه فردی قابل مشاهده هستند. در منوی بالای سایت، جلوی توسعه فردی در داخل پرانتز، عبارت (اگر نظر مرا بخواهید) را نوشته ام. علتش یادآوری دو نکته است: الف) من روانشناس نیستم، ب) این طرح برای توسعه فردی، مدلی است که از نظر من برای شناخت بهتر انسان و کمک به او برای رسیدن به موفقیت، درست است و هیچ اصراری وجود ندارد که همگان بایستی این مسیر را درست بدانند. هر انسانی می‌تواند طرز تفکر خودش را با دیگران به اشتراک بگذارد و من نیز در سایت کلبه مشاوره، همین کار را کردم و بر این اساس، پیشنهاد من، این خط فکری است و می‌تواند توسط شما بررسی شود و در صورتی که مفید بود، با عملگرایی، از آن کمک بگیرید و شرایط خود را برای رسیدن به هدفتان بهبود دهید.

قبل از اینکه به سراغ دوره‌ها بروید و با دیدگاه من در مورد توسعه فردی آشنا شوید، لازم است از یک موضوع مهم دیگر در همین مقدمه سایت کلبه مشاوره، آگاهی بدست آورید و آن هم «هزینه موفقیت» است.

وقتی صحبت از هزینه در کنکور می‌شود، بی‌اختیار به یاد پول می‌افتیم اما منظورم از «هزینه‌های موفقیت» به هیچ وجه ارتباطی با پول ندارد و اتفاقاً این هزینه‌ها کاملاً ذهنی و روانی هستند. یکی از دلایل رها کردن کنکور، عدم تمایل پرداخت همین هزینه‌های روحی است و ممکن است یک دانش آموز یا داوطلب کنکور، در یک جایی از مسیر تحصیلی خودش بگوید: «دیگر حاضر نیستم این هزینه‌ها را بپردازم و هدفم را کنار می‌گذارم». به عبارت دیگر، وقتی کسی از تلاش برای رسیدن به هدفش دست می‌کشد، یعنی حاضر نیست یک یا چند مورد از هزینه‌ها را بپردازد.

البته دانش آموزان و کنکوری‌ها خیلی از این هزینه‌ها به صورت آشکارا خبر ندارند و معمولاً در جمله بندی‌های مختلفی از دلایل رها کردن مسیر موفقیت در کنکور صحبت می‌کنند ولی آنچه ریشه و اساس این ترک کردن است، یک یا چند مورد از همین هزینه‌هایی است که در ادامه خواهید خواند.

فقط قبل از ورود به این جعبه‌ها یک نکته دیگر را هم بیان می‌کنم. یکی از دلایل سخت بودن موفقیت این است که شما مجبورید هر روز این هزینه‌ها را بپردازید ولی هیچ دریافتی در آن روز ندارید. در واقع باید هر روز با این چالش‌ها دست و پنجه نرم کنید تا در آینده، به آنچه هدفش می‌خوانید، دست یابید. این موضوع برای ما خیلی سخت است. دقیقاً مثل وضعیتی که هر روز مقداری پول را پس‌انداز کنید و چشم بر روی همه لذت‌هایی که می‌شود در لحظه از آن پول بُرد، ببندید به امید روزی در آینده که با آن پول به ماشین یا خانه مورد نظرتان برسید. برای ما انسان‌ها خیلی سخت است که هزینه‌ها را هر روز پرداخت کنیم و نتیجه‌ها را در آینده‌ای نامعلوم دِرو کنیم.

برای موفقیت در کنکور، هزینه شکست‌ها را بپردازید

هزینه اول برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

این فلسفه موفقیت است. اگر یک مربی فوتبال قرار بود بعد از هر شکست، آموخته‌ها و اهداف خودش را فراموش کند هرگز تیمی در جهان به موفقیت نمی‌رسید. هیچ فرد موفقی از شکست‌های مقطعی و موجود در طول مسیرش دلسرد نمی‌شود.
جنبه شکست خوردن لازمه رسیدن به موفقیت است. اگر فردی در جهان قرار است به موفقیت برسد اول از همه باید دایره المعارف شکست خوردنش کامل شود. هر کسی در مورد شکست بیشتر بداند، بهتر به موفقیت می‌رسد. وقتی جنبه شکست خوردن را ندارید و از آن می‌ترسید، از شروع و تکرار متنفر می‌شوید آنگاه است که درب‌های موفقیت را به روی خودتان می‌بندید و در تاریکی ترس از شکست به سر می‌برید. حسرت‌های زیادی در زندگی به سراغتان می‌آید اما هرگز از این تاریکی مطلق خارج نمی‌شوید مگر اینکه تصمیم بگیرید از شکست و تکرار نترسید.
اگر در کنکور شجاعت یک سالگی خود را داشته باشید برای موفقیت کافی است. همان شجاعتی که باعث می‌شد با وجود زمین خوردن و زخم شدن زانوها و آرنج‌هایتان، با گریه دوباره راه رفتن را تمرین کنید. همان شجاعتی که باعث می‌شد هربار که پدر و مادر می‌گفتند نرو، بشین، می‌افتی ولی اصلاً گوشت بدهکار نبود و با چشمان خیس دوباره تمرین می‌کردید. به راستی همین شجاعت یک سالگی برای موفقیت در کنکور و کسب هر نتیجه‌ای کافی است.
هر چه بزرگ‌تر می‌شویم بیشتر می‌ترسیم و کار به جایی می‌رسد که بخاطر ترس از شکست، دست از تلاش بر می‌داریم و تصمیم می‌گیریم که شکست را بپذیریم قبل از آنکه به آن برسیم و گویا هزینه تسلیم شدن برایمان سبک‌تر از هزینه شکست خوردن و از ابتدا شروع کردن است. شکست که می‌خورید، به خیال بسیاری از افراد، یک سال عقب می‌افتید، دیگران می‌روند و تو جا می‌مانی و انگار رسیدن به اهدافت برایت سخت‌تر از قبل می‌شود.
شکست برایت تلخ و ناراحت کننده است و برای اکثر انسان‌های کره خاکی، یک شکست یعنی پایان هر نوع حرکتی. شکست هزینه دارد و پرداخت کردن این هزینه یعنی ماندن در بازی و دوباره از نو شروع کردن آن. البته با این تفاوت که بازهم جنبه شکست خوردن را می‌پذیریم و می‌دانیم که در بازی جدید بازهم قرار نیست حتماً پیروز شویم و باز هم احتمال بزرگتر در این کار، شکست خوردن است.
اصولاً شکست خوردن و موفق نشدن، احتمال بزرگتر در هر کاری است، یعنی هر کسی هر کاری را که شروع می‌کند به احتمال بیشتر شکست می‌خورد و به احتمال خیلی کم او می‌تواند موفق شود. این واقعیتی است که بسیاری از انسان‌های دنیا آن را نمی‌بینند و یا نمی‌خواهند که قبول کنند و شاید طرفدار آن تفکر خرافاتی هستند که می‌گوید: «به هر چیزی فکر کنی به سرت خواهد آمد.» به هر روی، شکست خوردن احتمال بزرگتر هر پدیده‌ای است که در زندگی با آن رو به رو هستیم و دو راه پیش روی ماست.
اول آنکه فقیر بمانیم و قدرت پرداخت هزینه شکست را نداشته باشیم؛ که این راه اکثر افراد یک جامعه است چون راحت‌ترین کار دنیا و یک گزینه دم دستی محسوب می‌شود. دومین راه؛ این است که خود را ثروتمند کنیم که تاوان شکست خوردن را بدهیم و از نو برای بازی آماده شویم. اگر قرار است ثروتمند شوید لازم است تا در مورد شکست بیشتر بدانید و آن را به عنوان یک احتمال بزرگتر بپذیرید، هر روز و هر شب با شکست بخوابید و بخورید و زندگی کنید تا آن را به عنوان یک روی دیگر زندگی بپذیرید. واقع بینی نیز خیلی به ثروتمند شدنتان کمک می‌کند. انسان واقع بین همیشه می‌داند درصد بزرگتر در هر کاری که قرار است انجام دهد این است که شکست می‌خورد و با دانستن و علم به اینکه شکست می‌خورد پس تصمیم می‌گیرد که به موفقیت برسد و این یعنی حاضر است بارها و بارها شکست بخورد.

برای موفقیت در کنکور، هزینه مسخره شدن‌ها را بپردازید

هزینه دوم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

این رسم روزگار است، یک فرد موفق به زودی زود با تمام آموخته‌های اطرافیان خودش دچار مشکل می‌شود و چون با آن‌ها فرق می‌کند؛ پس کم کم مسخره شدن‌ها شروع می‌شود و این مورد خیلی سنگین است ولی تاوان موفقیت است و بکوشید که جنبه مسخره شدن را داشته باشید.

تا به حال به مسخره شدن انسان‌های بزرگ فکر کرده‌اید؟ گالیله را مسخره می‌کردند و دست آخر این مسخره شدن‌ها باعث تشکیل دادگاه شد و اگر به موقع توبه نکرده بود، زنده نمی‌ماند. از مسخره شدن‌های انیشتین و اخراجش از دانشگاه و یا مسخره شدن آقای گیتس که می‌گفت می‌خواهم کامیپوترهای بزرگ آن موقع را به کامپیوترهای رومیزی تبدیل کنم.

الان شاید فکر کنید این افراد خیلی موفق هستند که اینطور مسخره می‌شدند اما قبول کنید مسخره شدن‌های هر انسان موفقی در هر اندازه‌ای از این جنس است و لازم است تا جنبه مسخره شدن و توان پرداخت هزینه‌های آن را داشته باشید تا به موفقیت برسید. اصلاً چرا مسخره می‌شویم؟ هرگاه تفاوت‌هایی با اکثر مردم داشته باشید، همین تفاوت‌ها باعث مسخره شدن‌ها می‌شود.

گاهی این تفاوت‌ها در ظاهر فرد نمایان می‌شود مثلاً کسی که چاق است یا قدش کوتاه است و یا فردی که موهایش ریخته و کچل شده است و چون ظاهرشان با اکثریت افراد جامعه تفاوت دارد، آن‌ها را به خاطر همین تفاوت ظاهری مسخره می‌کنند، پس نتیجه می‌گیریم که وقتی قرار است موفق شوید، بی‌اختیار تغییراتی در باطن و رفتاهایتان ایجاد می‌شود که همین تفاوت‌ها بهانه‌ای برای مسخره شدنتان است.

کسی که به موفقیت می‌رسد، از شکست نمی‌ترسد و حاضر است بارها از اول شروع کند، او خیلی از تفریحات عادی را کنار می‌گذارد و زندگی تک بعدی خودش را شروع می‌کند و سعی می‌کند تمام انرژی و تمرکزش را روی هدفش بگذارد؛ از طرفی، اکثر افراد یک جامعه را افراد ناموفق و معمولی تشکیل می‌دهند یعنی همان افرادی که اگر یک بار شکست بخورند دست از هدفشان می‌کشند و همیشه هم می‌گویند که زندگی فقط هدف نیست و نیاز است تا تفریح و شادی کرد و از جوانی لذت برد.

این تفاوت‌های فکری و رفتاری، شروع مسخره شدن یک فرد موفق است. فرد موفق را مسخره می‌کنند که خودش را اسیر خانه و اتاقش کرده است و او هیچ وقت به موفقیت نمی‌رسد، آنقدر انسان باهوش و زرنگ‌تر هست که فرصت به موفقیت تو نمی‌رسد. از جوانیت لذت نمی‌بری، کلی تفریح است که انجامشان نداده‌ای و اینطوری که از زندگی افتاده‌ای. تازه گیریم که به هدفت برسی دیگر آن هدف ارزشی ندارد. کسی که می‌خواهد به موفقیت برسد، این هزینه؛ یعنی تاوان مسخره شدن در راه کنکور را می‌پردازد، چگونه؟

هیچ راهی بهتر از این نیست که آگاهانه رفتار کنید یعنی چه؟ یعنی با خودتان بگویید علت مسخره شدن‌های یک فرد موفق یا فردی که در راه موفقیت تلاش می‌کند با بقیه افراد یک جامعه چیست؟ علت همان تفاوت‌هایی است که از نظر رفتاری و طرز تفکر با آن‌ها دارد، پس این تفاوت‌ها باعث می‌شود که مسخره شود. حالا مطمئن هستم که نه تنها از مسخره شدن ناراحت نمی‌شوید بلکه مسخره شدن را نشانه‌ای از این می‌دانید که با افراد جامعه خود فاصله گرفته‌اید و سطح تفکرتان نسبت به آن‌ها رشد کرده است و در مسیر موفقیت هستید.

وای بر کسی که همیشه مورد تأیید دیگران قرار می‌گیرد. این فرد مسیر را اشتباه می‌رود. فرد موفق را مسخره می‌کنند نه تأیید. بدانیم فرد موفق، تفاوت‌های بسیاری با افراد جامعه‌اش ایجاد می‌کند پس بها و هزینه این تفاوت‌ها که مسخره شدن است را نیز پرداخت می‌کند و اگر جنبه شنیدن تمسخرها را نداشته باشد به زودی کم می‌آورد و سعی می‌کند شبیه دیگران شود تا دست از مسخره کردنش بردارد و این یعنی خداحافظی با موفقیت در مسیر کنکور. برای موفقیت در کنکور حتماً مسخره می‌شوید پس هزینه‌اش را پرداخت کنید.

برای موفقیت در کنکور، هزینه تنها شدن را بپردازید

هزینه سوم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

در مورد قبل متوجه شدیم که فرد موفق یا کسی که برای موفقیت در کنکور تلاش می‌کند، آرام آرام تفاوت‌های زیادی را با افراد جامعه‌اش پیدا می‌کند که به دلیل همین تفاوت‌ها مسخره می‌شود اما اگر او این تمسخرها را تحمل کند، بعد از مدتی اتفاق تازه‌ای در زندگی‌اش رخ می‌دهد.

این اتفاق همان تنهایی است، دیگران تا آخر عمر، مسخره نمی‌کنند، اگر متوجه شوند که مسخره شدن روی فرد موفق اثری ندارد آنگاه آرام آرام ساکت می‌شوند و تفاوت‌های آن فرد را با خودشان می‌پذیرند و پذیرش این تفاوت‌ها یعنی این که آن فرد موفق یا آن فردی که برای موفقیت در کنکور تلاش می‌کند، از آن‌ها بالاتر است.

وقتی اطرافیان، این موضوع را قبول کنند که تفاوت‌هایی با آن‌ها دارید، به طرز عجیبی دچار خود کم بینی می‌شوند و کم کم به سمتی حرکت می‌کنند که گویی خودشان را لایق هم صحبتی نمی‌دانند و اتفاقاً این رفتارشان کاملاً طبیعی است چون آن‌ها یک فرد معمولی هستند و شما فردی هستید که برای موفقیت در کنکور تلاش می‌کند. مسلم است وقتی اطرافیان در این مرحله قرار بگیرند، آنگاه سعی می‌کنند برای آنکه خودشان از نظر روحی آسیب نبینند و حسرت نخورند که چطور دارید برای زندگی‌تان تلاش می‌کنید، ارتباط خود را کمتر و کمتر کنند تا جایی که فرد موفق احساس می‌کند تنها شده است.

البته اگر از من بپرسید می‌گویم این تنهایی خوب است. دکتر مک کولند ثابت کرده است که شخصیت همه ما برابر میانگین شخصیت ۵ نفری است که بیشترین ارتباط را با آن‌ها را داریم و این خیلی خوب است که کم کم و به مرور زمان، تمام انسان‌های معمولی از دور و بر ما حذف شوند و به جای آن‌ها افراد موفق جایگزین شده و همان ضرب المثل همیشگی که می‌گفت «کبوتر با کبوتر، باز با باز کُند هم جنس با هم جنس پرواز» برقرار شود.

فردی که می‌خواهد به موفقیت در کنکور برسد لازم است تا هزینه تنهایی را بپردازد و بازهم منبع تأمین این هزینه آگاهی از دلیل تنها شدن است. دلیلش چه بود؟ این بود که وقتی به موفقیت می‌رسید یا در راه رسیدن به موفقیت تلاش می‌کنید، اطرافیان کم کم دست از مسخره کردن بر می‌دارند و دچار خود کم بینی شده و خوشان را لایق هم نشینی نمی‌دانند و از زندگی‌تان بیرون می‌روند. این یک روند عالی برای فرد موفق است زیرا هرچه سطح فکری‌تان از جامعه بالاتر می‌رود، مسیر زندگی‌تان به افراد موفق نزدیک‌تر می‌شود با پرداخت هزینه تنهایی به راحتی می‌توانید در مسیر موفقیت خودتان را حفظ کنید و این بهترین نشانه برای جدایی کامل از سطح عادی مردم جامعه است. موفق‌ها در کنکور تنها می‌شوند.

برای موفقیت در کنکور، هزینه دلسوزی‌ها را بپردازید

هزینه چهارم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

پدر و مادر همیشه افراد دلسوز زندگی فرزندان هستند حتی اگر در کلام، کمی تندی یا نیش و کنایه باشد اما قصد آن‌ها واقعاً کمک است ولی یادتان باشد که این پدر و مادر هم دو فرد عادی در جامعه هستند که نمی‌توان توقع داشت که نظر دلسوزانه آن‌ها، کارشناسی باشد.

بسیاری از کنکوری‌هایی که یاد می‌گیرند موفقیت هزینه دارد و حاضرند بارها و بارها از نو شروع کنند با مخالفت شدید خانواده رو به رو می‌شوند و معمولاً جملاتی مانند عبارت‌های داخل گیومه را بیان می‌کنند: «از زندگی عقب می‌افتی، از دوستانت عقب می‌افتی، کسی با پشت کنکور ماندن به موفقیت نرسیده است، همه زندگی درس خواندن و پشت کنکور ماندن نیست، حالا یک رشته‌ای در دانشگاه بخوان و در کنارش برای کنکور هم درس بخوان، از بس در خانه ماندی افسرده شدی، یک رشته‌ای در دانشگاه برو بخوان تا حال و هوایت عوض شود و شاید چند سال بعد بهتر بتوانی کنکور بدهی».

این‌ها، نظرات افراد عادی جامعه است، همان‌هایی که فکر می‌کنند اگر کسی برای هدفش بجنگد افسرده می‌شود و اگر دست از هدفش بردارد خوشحال و راضی زندگی می‌کند، همان افرادی که فکر می‌کنند زندگی یک رقابت بین هم سن و سال‌هاست و اگر کسی پشت کنکور بماند از دیگران عقب افتاده است. مگر عقب افتادن در اثر سال ورود به دانشگاه ایجاد می‌شود؟

به طور مثال دو دوست را در نظر بگیرید که اولی همان سال اول به رشته بدون پشتوانه برای آن شخص (یعنی رشته‌ای که نیازسنجی نشده و فقط چون رتبه‌اش به آن می‌خورده وارد آن شده) می‌رود و دومی بعد از ۴ سال پشت کنکور ماندن (به عمد می‌خواهم زمان زیادی را پشت کنکور تصور کنید تا متوجه شوید عقب افتادن به سال ورود دانشگاه نیست)، وارد رشته‌ای می‌شود که دقیقاً مطابق با نیازهای خودش است. حالا فکر می‌کنید ۱۵ سال بعد جایگاه این دو نفر یکسان است؟

با این توضیحات متوجه می‌شویم که هرکسی زودتر به دانشگاه برود، لزوماً موفق‌تر نیست. به صحبت اصلی برگردیم، یک فرد موفق یا فردی که در حال تلاش برای رسیدن به رشته مورد نیازش است، این هزینه را پرداخت می‌کند. هزینه‌ای که در اثر دلسوزی اطرافیان است ولی چون آن‌ها افراد عادی جامعه هستند پس حق بدهید که نتوانند تفکرات رشد کرده‌تان را بپذیرند و قطعاً مخالفت‌هایی از سر دلسوزی دارند که لازم است هزینه این فشارها را با صبوری و صحبت بدهید.

بهترین راه تأمین این هزینه صحبت کردن است و نشان بدهید از اینکه حاضرید بارها و بارها برای هدفتان تلاش کنید، احساس شرمندگی و افسردگی نمی‌کنید. البته همه اینها به شرطی است که شخصیت موفقیت داشته باشید و واقعاً بخواهید با دوباره تلاش کردن به جایگاه بهتری برسید نه اینکه فقط یک لفظ باشد و در عمل چیزی بروز ندهید. می‌دانم فشارهای این مدلی روی یک کنکوری زیاد است اما آگاه باشید که این‌ها هم هزینه موفقیت در راه کنکور است که لازم است آنقدر ثروتمندی از نظر آرامش کلامی و قدرت صحبت کردن را داشته باشید تا این هزینه را هم بپردازید. این جمله را خیلی به خود یادآوری کنید: متاسفانه، دیگران از سر دلسوزی ما را برای موفق نشدن آماده می‌کنند.

برای موفقیت در کنکور، هزینه حمایت نشدن‌ها را بپردازید

هزینه پنجم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

وقتی کسی با اصل هدف ما مشکل دارد پس حمایتی هم از ما نمی‌کند. من یاد گرفته‌ام که وقتی کسی با من مخالف باشد دلیلی ندارد بخواهد حمایت کند برای همین توقعی از کسی ندارم که مرا درک کند و برای رسیدن به هدفم، حمایت‌هایش را بر سر من بریزد.

فرد موفق یا یک دانش آموزی که در حال ساختن موفقیت به وسیله کنکور است به زودی خواهد فهمید که در این مسیر، خبری از حمایت دیگران نیست و گاه بابت هر حمایت باید جوابگوی کلی سؤال باشد؛ برای همین در دو راهی قرار می‌گیرد که عبور از آن برای کسی که شخصیت موفقیت دارد سخت نیست اما این دو راهی چیست؟

راه اول؛ هرچه بقیه می‌گویند را گوش می‌کنید و در این صورت حمایت‌های آن‌ها را برای همیشه دارید ولی خب آنچه خودتان می‌خواستید را فراموش می‌کنید و راه دوم این است که سختی بی‌حمایتی و روی پای خود ایستادن را به جان می‌خرید و هزینه این حمایت نشدن‌ها را پرداخت می‌کنید ولی به آنچه خود خواسته‌اید می‌رسید. این اتفاقی است که دیر یا زود در زندگی یک کنکوری که برای موفقیت برنامه ریزی می‌کند رخ می‌دهد و از یک جایی به بعد احساس می‌کند که دیگر خودش است و خودش و هیچ حمایتی از او و اهدافش نمی‌شود.

البته با کمال میل این هزینه را پرداخت می‌کند. می‌دانید چرا هر وقت فرد موفقی را در کنکور می‌بینید و چند کلام با او صحبت می‌کنید بلافاصله متوجه می‌شوید که او فردی خود ساخته است و خیلی سختی کشیده است؟ بله ماجرای یکسان همه آن‌ها، این است که از یک جایی به بعد دیگر هیچ حامی نداشته‌اند و تک و تنها برای رسیدن به هدفشان تلاش کرده‌اند پس بهای نبودن حمایت را پرداخت کرده‌اند و راه حل مشکلات خود را یکی پس از دیگر کشف کرده و به زندگی بدون حامی ادامه داده‌اند.

بهای این بی‌حمایتی را یک فرد موفق چطور می‌پردازد؟ توقع خود را از دیگران از بین ببرید، این را بدانید هر چه چشمتان به دست دیگران باشد کمتر به موفقیت می‌رسید. هرچه روی پای خودتان باشید به خود ساختگی و ساختن شخصیت موفقیت نزدیک‌تر می‌شوید. وابستگی به اینکه دیگران بخواهند کاری برای موفقیتتان کنند کمی غیر منطقی است چرا؟ چون اگر دیگران کاری می‌توانستند برای موفقیت یکی دیگر کنند، خب همان کار را برای خودشان می‌کردند پس دلیلی ندارد بخواهند از زندگی خودشان بزنند که یکی دیگر به موفقیت برسد.

ما نباید با این طرز تفکر و توقع از دیگران به دنبال موفقیت باشیم. اگر کسی به ما لطف کند آن را می‌پذیریم ولی توقع نداریم. خوشحال می‌شویم اگر حمایتی باشد ولی به حمایت شدن چشم طمع و وابستگی نداریم. می‌پذیریم که حمایت کردن یک لطف است نه یک وظیفه و تلاش می‌کنیم که بود و نبودش در مسیر موفقیت در کنکورمان اثر نگذارد. یک انسان موفق، این بهای سنگین را می‌دهد تا مستقل شود، سختی را به جان می‌خرد و فشارهای روحی و روانی را تنهایی تحمل می‌کند تا در کوره موفقیت پخته شده و به انسان بهتری تبدیل شود.

برای موفقیت در کنکور، هزینه دل شکسته شدن‌هایتان را بپردازید

هزینه ششم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

دلتان را می‌شکنند؟ یا دلتان را می‌سوزانند و سرکوفت گذشته و شکست‌ها و نشدن‌ها را به سرتان می‌زنند؟ همه این‌ها جزئی از هزینه‌های موفقیت است که پرداخت می‌کنید. قبلی‌ها هم پرداخت کردند و از این مرحله عبور کرده‌اند.

وقتی به زندگی تمام افراد موفق در هر سطحی که باشند نگاهی بیندازید، متوجه می‌شوید که بارها و بارها دلشان را سوزانده و شکسته‌اند و طعنه و کنایه‌های زیادی بابت شکست‌های قبلی به آن‌ها زده‌اند. اما همانطور که در این مطلب متوجه شدید که لازم است تا هزینه موفقیت را داد و یکی از همین لیست هزینه‌ها مربوط به شنیدن زخم زبان‌ها و کنایه‌هایی است که از هر کسی ممکن است بشنوید.

بابت هدف و مرادتان سکوت کنید، واکنش نشان ندهید و صبور باشید و بپذیرید که این بهای موفقیتی است که در دل دارید. دیگران تحمل ندارند و قرار هم نیست داشته باشند. آن‌ها در درونتان نیستند و با معادلات درونی شما زندگی را حل نمی‌کنند بلکه روش خاص خودشان را دارند و طبیعی است که کنایه و زخم زبان بشنوید. جنبه زخم زبان را داشته باشید این همان منبعی است که از آن برای پرداخت هزینه دل سوزاندن‌ها تأمین می‌کنید. صبر و کار کردن روی این موضوع که به دیگران واکنش نشان ندهید و حتی نگویید که از حرفشان ناراحت شده‌اید چون نباید بشوید و این فقط یک تعارض بین دنیای درونی‌تان با دنیای درونی دیگران است.

بپذیریم که این هدف کاملاً شخصی است و دیگران برایشان سخت است که می‌خواهید فقط در درون خودتان باشید برای همین با زخم زبان و تکیه انداختن‌ها سعی می‌کنند تا شما را متوجه اشتباهاتی کنند که از نظر خودشان اشتباه است ولی برای فرد موفق، این فقط یک جنگ صادقانه برای دست یافتن به آن چیزی است که لایقش است. به هرحال هر فرد موفقی این مرحله را می‌گذراند و هزینه‌اش را از محل صبر و بدون واکنش بودن پرداخت می‌کند و بعد از مدتی دیگر این زخم زبان‌ها بی‌اثر می‌شوند و بازهم به مسیر خود ادامه می‌دهید. وقتی برای موفقیت در کنکور تلاش کنید دلتان را می‌شکنند.

برای موفقیت در کنکور، هزینه ریسک‌ها را بپردازید

هزینه هفتم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

اصولاً کسی که می‌گوید می‌خواهم در کنکور به موفقیت برسم، فردی ریسک‌پذیر است و هزینه ریسک‌هایش را می‌پذیرد و اینطور نیست که خوش خیالی سر کند و همیشه با این اندیشه زندگی نماید که تمام اتفاقات خوب برایش رخ خواهد داد.

از لحظه‌ای که موفق شدن را انتخاب می‌کنید بزرگترین ریسک زندگی خود را انتخاب کرده‌اید. تصمیمی که یک سر بزرگترش شکست خوردن و از نو شروع کردن است. هزینه این ریسک را می‌پردازید و اگر قادر به پرداختش نیستید قطعاً از موفقیت فاصله می‌گیرید. طرز تفکر افراد موفق دنیا هرگز اینطور نبوده است که همان بار اول به تمام هدف‌هایشان می‌رسند ولی ریسک می‌کردند و حاضر بودند کل عمرشان را هم بدهند. وقتی از من می‌پرسند که بزرگترین فرق انیشتین با بقیه چه بوده است؟

در پاسخ می‌گویم او ریسک کرد و تمام عمرش را برای قانونی که هرگز نمی‌دانست وجود خواهد داشت و یا نه؟ صرف کرد. از او هیچ چیزی جز فرمولش باقی نمانده است ولی در واقع ریسکی که کرد باعث شد برای همیشه زنده بماند. موفقیت در هر سطحی نیاز به ریسک دارد وقتی آنقدر ثروتمند نشده‌ایم که هزینه ریسک کردن‌هایمان را بدهیم پس ترس‌ها به سراغمان می‌آید و از آنجا که بارها اشاره کرده‌ام اما بازهم می‌گویم هیچ ترسویی در دنیا به موفقیت نرسیده است پس وقتی ریسک را نپذیرید می‌ترسید و وقتی بترسید موفق نمی‌شوید.

موفقیت اصول خودش را دارد، هزینه‌ها و بهای آن را می‌پردازید و اینطور نیست که فکر کنید با خیال‌پردازی در پایان شب به موفقیت می‌رسید بلکه کسی به موفقیت در کنکور می‌رسد که این هزینه را پرداخت کند. ریسک کردن در دل موفقیت پنهان شده است و اگر کسی ریسک آن را نپذیرد پس قید موفقیت را هم بزند.

منبع تأمین هزینه ریسک فقط یک سوالی است که صادقانه به خود جواب بدهید و آن هم این است که آیا حاضرم ریسک ناشی از هدف گذاری‌ام را بپذیرم یا اینکه هنوز برایم سنگین است که بخواهم در مورد این ریسک‌ها متحمل هزینه‌هایی شوم؟ اگر برایتان سنگین است دو راه دارید یا دست از هدفتان بکشید یا به فکر پذیرش این ریسک‌ها و تبعات ناشی از آن باشید و آگاهی از اینکه این ریسک‌ها در هر هدفی نهفته است، باعث پذیرش آسان‌تر آن خواهد شد. برای موفق شدن باید ریسک کرد.

برای موفقیت در کنکور، هزینه تفاوت در لذت‌ها را بپردازید

هزینه هشتم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

اصولاً کسی که به موفقیت در کنکور می‌اندیشد، آهسته و آرام، رنگ و بوی لذت‌هایش فرق می‌کند. او دیگر با پارک و سینما و خوردن پیتزا احساس عمیق سرخوشی پیدا نمی‌کند بلکه شبیه ماهی می‌شود که بدون حضور در اتاقش احساس خفگی می‌کند. موفق‌ها بیشتر از آنکه به تفریحات همگانی علاقه نشان دهند به درون خود و اهدافشان و مجموعه کارهایی که آن‌ها را به سمت اهدفشان هدایت می‌کند، علاقه نشان می‌دهند.

از بیرون که به زندگی موفق‌ها نگاه می‌کنید، احساس می‌کنید آن‌ها معتاد کار شده‌اند و جوانی‌شان رفت و هیچ لذتی از زندگی نبرده‌اند. اما موفق‌ها فقط تعریفشان از لذت با اکثر افراد جامعه که افراد معمولی هستند فرق دارد. آن‌ها یاد گرفته‌اند که شور و شوق فقط یک احساس است که می‌تواند باشد یا نباشد ولی پاسخ به نیازهای درونی است که در نهایت رضایت از زندگی را به ارمغان می‌آورد. هرچه یک فرد بیشتر در مسیر موفقیت حرکت کند و از اتمسفر طرز تفکر موفقیت، استشمام می‌کند، به همان اندازه هم از خوشی‌ها و تفریحات عمومی و عادی جامعه دور می‌شود.

همه فکر می‌کنند او افسرده می‌شود و برای همین می‌شنوید که می‌گویند درس خواندن بس است بریم یک دوری بزنیم. اما او افسرده نمی‌شود زیرا در حال ساختن زندگی‌اش و فاصله گرفتن اصولی و منطقی از افراد سطح پایین جامعه است. اطرافیان، ما را با معیارهای خودشان مقایسه می‌کنند و از نظر آن‌ها، نمی‌شود که کسی همه زندگی‌اش را روی درس خواندن متمرکز کند حتی بسیاری نیز تا در مسیر موفقیت وارد نشده‌اند عقیده‌شان این است که نمی‌شود همه زندگی را روی کار بگذاری و زندگی ابعاد دیگری هم دارد. اما وقتی وارد حیطه موفقیت می‌شوید همه چیز رنگ و بوی هدف به خودش می‌گیرد.

در واقع هدف مانند یک داروی تلخ است که مجبورید از سر نیاز و برای زنده ماندن آن را میل کنید. وقتی در این رنج و بیماری به سر می‌برید و لازم است که برای دست‌یابی به آن دارو، هر تلاشی کنید، خب مشخص است که پارک، سینما، کباب خوردن در باغ و… لذت عمیقی به شما نمی‌دهد. دیگران دایما فشار می‌آورند که دارید اشتباه می‌کنید. همیشه دیگران برای ما هزینه تولید می‌کنند و این یکی هم هزینه‌ای است که می‌پردازیم و صبوری کرده و بر روی سبک زندگی خود مقاومت کنیم تا این هزینه هم پرداخت شود. یادتان باشد اگر سبک زندگی خود را بر اساس خواسته‌های دیگران تغییر دهید آنگاه به جایی می‌رسید که آن‌ها رسیده‌اند.

از عقاید خود کوتاه نیایید و این همان منبع تأمین هزینه‌های مربوط به اختلاف لذت‌هاست و به زودی این غر زدن‌ها تمام می‌شود و دوباره در مسیر موفقیت به حرکت خویش ادامه می‌دهید پس عجول نباشید، واکنش نشان ندهید و بحث هم نکنید فقط سبک زندگی خود را آنقدر ادامه دهید تا این مدل از زندگی مورد پذیرش سایرین قرار بگیرد. وقتی می‌خواهید موفق شوید لذت‌هایتان با بقیه فرق می‌کند. لازم است به دیگران و دلسوزان خود این جمله را بگویید که افسرده نیستید زیرا انسان افسرده هیچ گاه تلاش نمی‌کند. آن‌هایی که نگران هستند، از افسردگی شما می‌ترسند و وقتی متوجه شوند که اینطور نیست، مقدار زیادی از فشارشان کاهش می‌یابد.

برای موفقیت در کنکور، هزینه مقایسه شدن‌های کوتاه مدت را بپردازید

هزینه نهم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

ابتدای مسیر موفقیت است و هنوز هیچ پیروزی بدست نیاورده‌اید تا دیگران با دیدن آن‌ها دست از سرتان بردارند پس همیشه تا کسب اولین پیروزی یک هزینه ثابت بر دوشتان است که تا پرداختش نکنید دست از سرتان بر نمی‌دارند.

انسان را از وقتی در جمع موفق‌ها راه می‌دهند که اولین پیروزی خود را کسب کنند اما همانطور که در همین متن بارها صحبت کردیم قرار نیست اولین پیروزی در اولین حرکت کسب شود و ممکن است چندین ماه صبر کنید تا اولین پیروزی رخ دهد برای همین تا قبل از اولین پیروزی، مقایسه شدن با افرادی که زندگی عادی دارند و خوش و خرم در حال زندگی هستند، هزینه‌ای است که مجبور به پرداخت آن هستید.

اگر می‌خواهید از پس این هزینه برآیید فقط به این جمله توجه کنید که: «مردم معمولی همیشه نگاه کوتاه مدت دارند و هرگز نمی‌توانند آینده را مقایسه کنند. در نگاه کوتاه مدت کسی که الان یک شغل معمولی دارد از کسی که برای بهترین رشته در حال تلاش است و هنوز چیزی بدست نیاورده، جلوتر است. اما وقتی نگاه ۱۰ساله پیدا کنید، خواهید فهمید که آینده برای این دو یکسان نیست».

از نظر مردم عادی هرکسی که زودتر وارد دانشگاه شود، باهوش‌تر و زرنگ‌تر است و عمرش را هدر نداده است اما اگر کسی دو یا سه سال برای رسیدن به رشته مورد نیازش تلاش کند حتماً ضرر کرده است. چرا مردم عادی اینگونه فکر می‌کنند؟ به دو دلیل؛ اول اینکه مردم عادی فقط به مدرک علاقمند هستند و داشتن مدرک را نشانه موفقیت می‌دانند و دوم آنکه مردم معمولی جامعه نگاه بلند مدت ندارند و آن‌ها همیشه امروز را درک می‌کنند.

البته من موافق پشت کنکور ماندن بدون برنامه و بررسی نیستم. خیلی‌ها به صورت احساسی پشت کنکور می‌مانند ولی اگر کسی با رعایت اصول حرفه‌ای پشت کنکور بماند قطعاً در یک بازه ۱۰ساله نسبت به کسی که همین امسال به رشته بدون نیازسنجی رفته است جلوتر خواهد بود. به هرحال، یک فرد موفق، موظف به پرداخت صورت حساب مقایسه‌های مردم عادی است تا این مرحله را نیز به بهترین وجه ممکن پشت سر بگذارد.

شاید سخت‌ترین صورت حساب پرداختی هم این مورد باشد زیرا همه با هم فشار می‌آورند که هرگز برای هدفت دوباره از اول تلاش نکنی ولی خب موفق بودن هزینه دارد و قطعاً یک فردی که برای موفقیت در کنکور تلاش می‌کند، پس از عهده پرداخت این هزینه هم بر خواهد آمد. در همه حال همه را مقایسه می‌کنند.

برای موفقیت در کنکور، هزینه هدفمندی را بپردازید

هزینه دهم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

اگر دقت کرده باشید برخی از هزینه‌هایی که برای موفقیت در کنکور پرداخت می‌کردید، ریشه در تفاوت‌های فکری یک فرد موفق با افراد جامعه‌اش دارد. یکی دیگر از این تفاوت‌ها این است که مردم معمولی یک جامعه، هدفمند نیستند و هیچ برنامه مشخصی برای موفقیت ندارند.

آن‌ها هر روز، در ساعت مشخصی بیدار می‌شوند و کارهای روزمره زندگی‌شان را انجام می‌دهند و مجدد می‌خوابند و این زندگی یکنواخت که فقط برای گذراندن زندگی است را دنبال می‌کنند. برای این افراد، رفتن به پارک، دیدن یک فیلم در سینما، مسافرت چند روزه و خوردن غذا در یک رستوران، انتهای لذت و تفریح حساب می‌شود.

اما در این بین، وقتی تصمیم می‌گیرید از افراد جامعه خود جدا شوید و هدفمندی را در پیش بگیرید، کم کم از رفتارهای معمولی اکثر افراد دوری کنید و به سمت رفتارهای هدفمند با محوریت هدف‌هایتان گام بردارید و این حرکت باعث تعارض با اطرافیان می‌شود و از همین جاست که فشارها روی فرد موفق زیاد می‌شود.

فردی که برای موفقیت در کنکور درس می‌خواند، کم کم رو به زندگی تک بعدی می‌برد تا شخصیت خود را در چارچوب اهدافش رشد بدهد ولی از نگاه بقیه این مدل از زندگی اصلاً خوب نیست و انسان به تفریح و گردش نیاز دارد. اما فرد موفق در تمام روز در حال خوردن داروی تلخی است که برای رفع نیازهایش به آن محتاج می‌باشد.

درس خواندن، تلاش برای رسیدن به هدف، هر روز کار کردن و تصمیم برای آنکه به موفقیت برسید، هیچ فردی را افسرده و خسته نمی‌کند، بلکه این تلقین‌ها و فشارهاست که باعث می‌شود کم کم به این نتیجه برسیم که شاید ما اشتباه می‌کنیم و بقیه درست می‌گویند اما یادتان باشد این هم هزینه‌ای است که بابت موفقیت در کنکور پرداخت می‌کنید. برای موفقیت باید هدفمند بمانید.

برای موفقیت در کنکور، هزینه استرس‌ها و فشارهای روانی را بپردازید

هزینه یازدهم برای دست‌یابی به موفقیت در کنکور متن

هرچه سطح زندگی‌تان بالاتر برود، میزان استرس‌ها و ترس‌هایتان افزایش پیدا می‌کند. پس یک فرد موفق به طور مداوم در حال گسترش فضای روحی و روانی خودش باشد تا از پس فشارهای روحی و روانی، استرس‌ها و تنش‌های پیش رو موفق و سربلند بیرون بیاید.

تو به من بگو از زندگی چه می‌خواهی تا من به تو بگویم چقدر نیاز است تا قوی باشی. این جمله را نمی‌دانم از که شنیدم یا در کدام کتاب خوانده‌ام چون یادگار دوران نوجوانی‌ام است اما همیشه در گوشم، صدا می‌دهد و مرا در مسیر درست نگاه می‌دارد.

دقیقاً همینطور است، هرچه هدفتان بزرگ‌تر شود میزان تنش‌ها و استرس‌های بیشتری را باید تحمل کنید. در همین کنکور و انتخاب رشته‌ها دقت کنید، هرچه سطح رشته‌ای که می‌خواهید بالاتر برود، میزان فشارهای روانی و استرس‌ها هم افزایش می‌یابد.

در واقع وقتی هدفتان بزرگ است، لازم است تا شخصیت خود را نیز متناسب با هدفتان رشد بدهید تا از پس تمام این فشارها برآیید. اگر دقت کرده باشید اکثر افرادی که برای کنکور برنامه ریزی کرده و درس می‌خوانند، افراد قوی نیستند، بسیاری از آن‌ها به خاطر یک مصاحبه چند ماه درس نمی‌خوانند و برخی دیگر بخاطر یک بحث ساده خانوادگی کل وجودشان ترس و استرس می‌شود. این افراد ناپخته چطور می‌توانند از پس فشارهای روانی حاصل از هدفشان بر بیایند؟

افراد موفق خود را رشد دهند، تاب و توانشان نسبت به انسان‌های معمولی لازم است گسترش یابد و با فشارهای زندگی خودشان مبارزه کنند. اگر شخصیت ضعیفی داشته باشید قطعاً زیر این فشارها له می‌شوید و به هدفی نخواهید رسید.

بسیاری از موفق‌ها مربی اختصاصی برای رشد شخصی خودشان دارند و سعی می‌کنند پله پله به قدرت برسند. پس به شخصیت خود توجه کنید و سعی کنید با روش‌های موجود، آن را رشد دهید تا به درجه بالاتری از توانایی‌ها برسید. اختلاف شخصیتی خود را با هدفتان تعیین کنید و هر روز با روش‌های موجود سعی کنید این فاصله را از بین ببرید. استرس و فشار روحی و روانی برای هدف‌های بزرگ کاملاً طبیعی است.