• ۰۸۶۳-۴۷۷۴۲۹۵
  • ۰۹۱۸۹۵۸۰۹۱۸
  • kolbemoshavere@gmail.com
  • RezaNewstar@
  • آغاز
  • توسعه فردی (اگر نظر مرا بخواهید)
    • گام صفرم: دوره های طرز تفکر
      • مغز شناسی
      • کلک های مشترک مغز
      • احساس شناسی
      • خاطره شناسی
      • هوش و استعداد
    • گام یکم: کَلَک های احساسی مغز
      • ترس شناسی
      • افکار مزاحم، منفی و تکرار شونده
    • گام دوم: جامعه شناسی موفقیت
      • تاثیر سن و سال در کنکور
      • تحلیل کتاب راز
      • احترام به خود و عزت نفس
    • گام سوم: هدف و هدف گذاری
      • معرفی رشته پزشکی
      • کنکوری خواندن از پایه نهم
    • گام چهارم: تکنیک‌ها و ابزارها
      • مدیریت زمان
      • بهداشت مطالعه
      • سراب جمع‌بندی کنکور
  • آنالیز
    • از من بپرسید (آنالیز رفتاری)
    • از من بپرسید (قانون کنکور)
  • روش برنامه‌ریزی رضا جدیدی
  • آغاز
  • توسعه فردی (اگر نظر مرا بخواهید)
    • گام صفرم: دوره های طرز تفکر
      • مغز شناسی
      • کلک های مشترک مغز
      • احساس شناسی
      • خاطره شناسی
      • هوش و استعداد
    • گام یکم: کَلَک های احساسی مغز
      • ترس شناسی
      • افکار مزاحم، منفی و تکرار شونده
    • گام دوم: جامعه شناسی موفقیت
      • تاثیر سن و سال در کنکور
      • تحلیل کتاب راز
      • احترام به خود و عزت نفس
    • گام سوم: هدف و هدف گذاری
      • معرفی رشته پزشکی
      • کنکوری خواندن از پایه نهم
    • گام چهارم: تکنیک‌ها و ابزارها
      • مدیریت زمان
      • بهداشت مطالعه
      • سراب جمع‌بندی کنکور
  • آنالیز
    • از من بپرسید (آنالیز رفتاری)
    • از من بپرسید (قانون کنکور)
  • روش برنامه‌ریزی رضا جدیدی

روش برنامه ریزی رضا جدیدی

با سلام و تقدیم احترام. خدمات برنامه ریزی و همیاری رضا جدیدی فقط در رشته تجربی است و در سایر رشته‌ها، فعالیتی ندارد.

مطالب این دوره بر مبنای برداشت‌های شخصی من از مطالعات و تجاربی هست که داشته‌ام. در واقع، مدل فکری خود را با شما به اشتراک می‌گذارم و امیدوارم برای شما مفید واقع شود.

تمامی مشاوره‌های رضا جدیدی به صورت تلفنی یا در صورت تمایل شما به صورت تماس تصویری از طریق اپلیکیشن های رایج است و هیچ پذیرشی به صورت حضوری انجام نمی‌شود.

مدرک تحصیلی رضا جدیدی چیست؟

مرا همیار بنامید مقاله

رضا جدیدی دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه تربیت مدرس تهران در رشته ریاضی زیستی (BioMath) می‌باشد. این رشته در ایران مقطع دکتری ندارد و آخرین مدرک این رشته در کشورمان کارشناسی ارشد می‌باشد.

من روانشناس نیستم، بلکه مرا همیار بنامید. همیارها در جهان افرادی هستند که بر اساس مطالعات جهتمند و شخصی روی یک موضوع به سواد می‌رسند و به افراد کمک می‌کنند و در اثر تجارب و آموخته‌هایی که دارند باعث ایجاد پیشرفت‌های موفقیت‌آمیزی در آنان می‌شوند.

خود را یک همیار می‌دانم، فردی که بعد از یادگرفتن مدل‌سازی‌های ریاضی در دانشگاه، سعی کرده است تا به صورت انفرادی روی مغز مطالعه کند و آن را بشناسد.

همیار هستم و در کنار فردی که مرا انتخاب کرده، قرار می‌گیرم تا به کمک علم و تجربه، مشکلات پیش رویش را حل کرده و زمینه را برای تحصیل راحت‌تر فراهم کنیم. او را نسبت به عادت‌های غلط، افکار منفی، طرز تفکرش، ترس ها، استرس‌ها و همچنین رفتارهایی که مغزش وادار به انجامش می‌کند، آگاه کنم. در کنارش قرار می‌گیرم تا برنامه ریزی درسی دقیق و اصولی که چیده‌ایم را اجرا کند و همیارش می‌شوم تا قدم به قدم پیشرفت‌ها را آغاز کنیم.

من یک همیارم یعنی کسی که سواد و تجربه‌اش را نه از طریق تحصیل در رشته روانشناسی، بلکه با مطالعه در کتابخانه شخصی و تجارب سال‌ها کار کردنش بدست آورده است و سعی می‌کند از طریق ایجاد یک رابطه همیاری نوین که امروزه در جهان به عنوان یکی از کارآمدترین روش‌های پیشرفت روحی و شخصیتی شناخته می‌شود به زندگی افرادی که با آن‌ها کار می‌کنم، جهت دهم.

آیا همه‌ی کنکوری‌ها و دانش آموزان به مشاور نیاز دارند؟

قطعا بدون مشاور هم می شود موفق شد مقاله

هرگز نمی‌گویم که هر دانش آموز یا داوطلب کنکور نیاز به یک مشاور دارد. مشاور وظیفه دارد راه‌های درست و اصولی را بیاموزاند، از نظر روحی و روانی تغییر و نگرش ایجاد کند و تفکرات اشتباه و غلط و همچنین موانع فکری را برطرف نماید. او نگرشی نو از موفقیت ارائه می‌دهد و وظیفه‌اش همراهی با دانش آموز یا داوطلب کنکور در طی این مسیر است.

صحبت‌هایی که شاید نشود به کسی گفت را به مشاور می‌توان گفت و او راه حل‌هایی برای مشکلات درسی و غیر درسی در اختیار فرد قرار می‌دهد تا زمان خود را مدیریت کند و از برنامه درسی مشاور که حاصل تجارب و مطالعاتش استفاده کند و دیگر لازم نباشد که دانش آموز یا داوطلب کنکور با آزمون و خطای روش‌های مختلف حرکت کند.

آنچه اهمیت دارد نظر خود شخص است که آیا به مشاور نیاز دارد یا خیر؟ هیچ اجباری به داشتن مشاور نیست. اگر نیاز دارید، مشاور انتخاب کنید و اگر نه، خودتان به مسیر ادامه دهید.

چرا اسم و عکس قبولی‌های سال‌های قبل و رتبه‌هایشان روی سایت نیست؟

عکس و رتبه نشان دادن، احساسی کردن شماست و این اخلاقی و علمی نیست مقاله

نکته دیگری که لازم می‌دانم توضیح دهم در مورد اسم و عکس قبولی‌های سال‌های گذشته است. هرگز این کار را نخواهم کرد که عکس، رتبه و نام قبولی‌های سال‌های گذشته خود را در سایتم نشان دهم برای اینکه ثابت کنم من همیار خوبی هستم.

می‌دانم که حتی یک پیج کفش فروشی برای اینکه ثابت کند جنس کفش‌هایش خوب است از مخاطبش می‌خواهد که فیلم بگیرند و در فیلم بگویند که از خدمات آن پیج راضی هستند و بعد صاحب آن پیج با افتخار این فیلم را پُست می‌کند تا بقیه بگویند: این پیج خوب است.

اما نمی‌توانم یک بازاریاب باشم و با این روش‌های احساسی کردن مخاطب، روی ذهنش اثر بگذارم. این روش‌های بازاریابی به جهت احساسی کردن مخاطب و از کار انداختن قوه تعقل او در جهان به کار گرفته می‌شود و من که در مورد مغز می‌خوانم و اندکی در مورد آن، اطلاعات دارم هرگز به لحاظ اخلاقی به خودم اجازه نمی‌دهم که از این روش‌ها استفاده کنم.

چطور ممکن است وقتی در تمام مطالبم می‌گویم که احساسات مربوط به مغز حیوانی است و بایستی در طول دوره تکامل، احساسات را فقط به امور اولیه مرتبط کنیم و در انجام کارهای انسانی از احساسات کمک نگیرم آنگاه خودم به این گفته‌هایم عمل نکنم و با احساسی کردن مخاطبم بخواهم ثابت کنم که همیار خوبی هستم؟

هر انسانی برای خودش فلسفه‌ای دارد که با آن، می‌اندیشد، کار می‌کند، حرف می‌زند و در یک کلام زندگی می‌کند. فلسفه‌ام در همیاری این نیست که بخواهم عکس، رتبه و نام فردی را روی سایتم بگذارم. از نظر من، عکس و رتبه گذاشتن روی سایت باعث می‌شود تا دانش آموزان و داوطلبان بر اساس احساس خود تصمیم بگیرند و این موضوع نه علمی است و نه اخلاقی که با عکس، نام و رتبه، باعث شوم، فردی مرا بر اساس احساس انتخاب کند.

به شخصه علاقمندم معیار انتخاب شدنم توسط افراد، منطقشان باشد. مطالب کلبه مشاوره، پرسش و پاسخ‌ها و صحبت با من در اختیار شماست. از طرفی، مگر سهم من در موفقیت یک شخص چقدر است که با بی‌تدبیری همه موفقیت آن شخص را به نام خودم بزنم به طوری که انگار او هیچ کاری نکرده و فقط من بوده‌ام که باعث موفقیتش شده‌ام.

در بهترین حالت در حد یک فانوس هستم که می‌توانم نوری کوچک بر مسیر موفقیت آن شخص باشم و هرگز به خودم اجازه نمی‌دهم که موفقیت یک فرد را به نام خودم بزنم و بگویم این من هستم که او را موفق کرده‌ام. حتی به خودم اجازه نمی‌دهم نام و فامیل افرادی که با آن‌ها کار می‌کنم را بپرسم چون فقط وظیفه دارم زندگی او را بشناسم و کمک کنم گذشته خود را بسته و با تغییری که در افکارشان به وجود می‌آورم، فرایندی را ایجاد کنم تا بتوانند به برنامه‌ای که می‌چنیم، عمل کنند و هرکجا فشارهای مغز حیوانی باعث شد که در برنامه دچار مشکل شوند با همیاری هم، آن را حل کنیم.

در انتها لازم است به این نکته تاکید کنم که این فلسفه و دیدگاه شخصی‌ام است و اصلاً هم اصراری ندارم که درست می‌گویم فقط بر اساس اصول اخلاقی و علمی که پذیرفته‌ام، زندگی می‌کنم و از آنجایی که همیشه دیدگاه انسان‌ها با هم متفاوت است و شاید فردی بگوید که ملاک انتخابش این است که عکس، نام و رتبه قبولی‌ها را ببیند، که در این صورت، حق برای او کاملا وجود دارد و می‌تواند از فردی کمک بگیرید که این اطلاعات را روی سایت خودش قرار داده است.

با سایر مشاوران و همیاران نیز صحبت کنید

بهترین همیار یا مشاور نیستم مقاله

خواهش می‌کنم اگر تصمیم گرفته‌اید که مرا را به عنوان همیار خود برگزینید لطفاً همه مشاوران و همیاران کشورمان را نیز بررسی کنید. معتقدم، فردی که قرار است با هم در مسیر کنکور کار کنیم و بعد از آن نیز تا عمری برایم باقی است در عرصه دانشگاه و پژوهش نیز با یکدیگر ارتباط داشته باشیم، همه مشاوران را بررسی کرده باشد.

اینجانب برای همه مشاوران و همکاران زحمت کش خود احترام قائلم و معتقدم هر انسانی بر اساس سواد و مطالعاتش، مسیر خاص خود را دارد و خدا را شاکرم که دانش آموزان و داوطلبان کنکور این فرصت را دارند تا با همه مشاوران آشنا شوند و سپس با تفکر انتخاب کنند.

هیچ ادعایی مبنی بر استاد بودن، برترین، اولین، تنهاترین، خاص‌ترین، بی‌نظیرترین و سایر صفات این مدلی را ندارم و فقط رضا جدیدی هستم، بنابراین شما اگر با چندین همیار و مشاور صحبت کنید و سپس ارزیابی از صحبت‌ها داشته باشید و آن شخصی که به شما نزدیک‌تر است را انتخاب کنید به خودتان لطف کرده‌اید.

فراموش نکنید که همه به مشاور نیاز ندارند و اگر واقعاً به این نتیجه رسیدید که نیاز دارید یک مشاور یا همیار داشته باشید آنگاه حتماً با تعداد زیادی از مشاوران و همیاران صحبت کنید تا آن شخصی که به شما نزدیک‌تر است را انتخاب کنید.

اصول برنامه ریزی رضا جدیدی

من از آخر به اول نگاه می کنم مقاله

مغز خیاط‌ها موقع خیاطی و دوخت لباس، همیشه از آخر به اول کار می‌کند. یک خیاط قبل از دست به کار شدن، طرح نهایی لباس را در ذهنش می‌بیند. او می‌داند که قرار است در انتها به چه لباسی برسد. ما که خیاط نیستیم، آخرین چیزی که می‌توانیم ببینیم، لباس دوخته شده است اما خیاط‌ها، اولین چیزی که در ذهنشان می‌بینند، لباس دوخته شده است. طرح نهایی لباس به آن‌ها نشان می‌دهد که چه برش‌ها و دوخت‌هایی را نیاز است روی پارچه بزنند تا به لباس مورد نظر برسند.
همین قاعده ذهنی خیاط‌ها را برای برنامه‌ریزی در کنکور نیاز داریم. در واقع اولین چیزی که می‌بینیم، آخرین اتفاقی باشد که در فضای کنکور می‌افتد و هر بار یک قدم به سمت عقب برگردیم تا به این صورت بدانیم که چه برش‌ها و ظرافت‌هایی را به کار بگیریم تا به برنامه‌ای متناسب با خواسته خود در کنکور برسیم. برنامه‌ای که قابل اجرا باشد و به تَن کنکور بنشیند و ما را به هدف برساند؛ اما قبل از شروع تفکر از آخر به اول و ورود به جزییات آن، خواهش می‌کنم تصور کنیم در قطاری هستیم که در مسیری در حال حرکت است. چرا این تصور را داشته باشیم؟ چون از اینجا به بعد، ممکن است در هر مرحله، برخی از شما عزیزان از این قطار پیاده شوید و به این نتیجه برسید که روش فکری و برنامه‌ریزی‌ام برایتان مناسب نیست و این اتفاق کاملاً طبیعی است زیرا همیار و داوطلب کنکوری بایستی از نظر مبانی فکری با هم مشترکات زیادی داشته باشند که بتوانند در یک مسیر به نتیجه برسند؛ بنابراین در ادامه، هر بار که به یک ایستگاه رسیدیم، اعلام می‌کنم تا اگر به این جمع‌بندی رسیدید که مناسب خدمت به شما نیستیم، بتوانید از قطار پیاده شوید و مسیر موفقیت خود را از راه و روش دیگری بسازید. با این حال اگر از قطار پیاده شدید، ممنون می‌شوم به ما سر بزنید و مطالب و دوره‌های موجود در سایت کلبه مشاوره را بر حسب نیاز مطالعه نمایید. با این توضیحات به سراغ ادامه توضیحات برویم.
در چارچوب کنکور، آخرین اتفاقی که می‌بینیم، کارنامه کنکور است که به وسیله آن، دست به انتخاب رشته می‌زنیم. کارنامه کنکور دارای اطلاعات مختلفی می‌باشد اما آنچه به کار ما می‌آید، دو موضوع است: ۱- درصدها، ۲- تأثیر نمرات نهایی. این دو مورد تمام آن چیزی است که برای موفقیت در کنکور نیاز داریم. در واقع تمام ریزه‌کاری‌هایی که قرار است در اجرای برنامه و سَبک خواندن به کار بگیریم برای این است که درصدهای لازم برای قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظر خود را کسب کنیم و نمرات نهایی نیز به گونه‌ای باشند که باعث تسهیل شدن شرایط قبولی ما شوند.
این نگاه از آخر به اول خیلی خوب به ذهنمان جهت می‌دهد و همواره یادآور می‌شود که یک داوطلب کنکور، هر اقدامی که قرار است در برنامه‌اش اجرا کند در نهایت به درصد بیشتر در روز کنکور و نمرات نهایی بالاتر در آزمون‌های نهایی یا طرح‌ترمیم معدل ختم شود. از همین حالا یک شاخصه محکم و قوی برای تشخیص درستی یا نادرستی رفتارهای مطالعاتی خود داریم. هر نوع فعالیت درسی یا تکنیکی که به درصد یا نمره نهایی بالاتر ختم شود، نیاز ما در برنامه است و هر اقدامی که در این جهت نیست را کنار می‌گذاریم، حتی اگر تعداد قابل توجهی از کنکوری‌ها مشغول انجام آن کار باشند و این‌طور فکر نکنیم که حتماً یک چیزی هست که اکثر کنکوری‌ها آن را در برنامه خود دارند.
سنگ بنای فکری ما این نیست که ببینیم بقیه کنکوری‌ها چه کاری می‌کنند یا نمی‌کنند و بر اساس آن برنامه‌ریزی کنیم. ما در لحظه‌لحظه برنامه‌ریزی خود برای کنکور به این فکر می‌کنیم که چه فعالیت‌هایی، ما را به درصد و نمره‌های نهایی (چه در آزمون نهایی چه طرح‌ترمیم) بالاتر می‌رساند. ما تابع اکثریت نیستیم بلکه تابع نیازهای خود برای بالا کشیدن سوادمان هستیم. هر کاری که سواد مرا به حد رشته و دانشگاه مورد نظرم می‌رساند، اقدامی درست است که انجامش می‌دهم حتی اگر هیچ کنکوری آن را اجرا نکرده باشد و هر فعالیتی که به سوادم کمکی نمی‌کند و حتی مانع از پیشرفت آن می‌شود را کنار می‌گذارم حتی اگر اکثریت کنکوری‌ها مشغول انجامش باشند.
در مورد نمرات نهایی و شرایط مربوط به آن، به صورت فرد به فرد و بر اساس کارنامه، رشته و دانشگاه مورد نظر صحبت کنیم و درباره اندازه نمره و نیاز به ترمیم آن به تفاهم برسیم. برای همین بحث نمرات نهایی و حدود آن بماند برای تماس‌های تلفنی مشاوره‌هایمان که شرایط را بر مبنای وضعیت خودتان تحلیل می‌کنم و تصمیم می‌گیریم که برای شخص شما بهترین تصمیم چیست و چه کنید که اقدام مناسبی برای قبولی‌تان به حساب آید؛ اما درباره درصدهای لازم برای قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظرتان، صحبت‌های مشترکی وجود دارد که لازم است درباره آن‌ها بحث کنیم.
اگر ذهنیت خیاط‌ها را دنبال کنیم و از آخر به اول بیاییم؛ آخرین چیزی که می‌بینیم کارنامه کنکور است و اگر مرحله قبل از آن را بنگریم به روز کنکور می‌رسیم. در این روز قرار است به درصدهای لازم برای رشته و دانشگاه مورد نظر خود دست‌یابیم، درنتیجه بسیار مهم است که شناخت دقیقی از این روز داشته باشیم که سهم مهمی در تعیین رفتارهای برنامه‌ریزی و مطالعاتی ما خواهد داشت.
هر سال دو کنکور در کشورمان برگزار می‌شود که یکی در دی‌ماه است و دیگری در تیرماه. همین دو کنکوره شدن، تأثیرات خاصی را بر رفتار کنکوری‌ها می‌گذارد که همین‌جا درباره‌اش صحبت می‌کنیم و به یک بیان مشترک برسیم. در سال‌های قبل که فقط یک کنکور در هر سال داشتیم، اکثر کنکوری‌ها (اگر نظر مرا بخواهید می‌گویم همه کنکوری‌ها ولی باز هم برای احتیاط نوشتم اکثر)، نگاهی یک‌ساله به هدف خود داشتند.
آن‌ها از تیرماه شروع می‌کردند و معتقد بودند که تیرماه سال بعد به هدف خود برسند. یک چشم کنکوری‌ها به درس و برنامه بود و یک چشم دیگرشان به تاریخ برگزاری کنکور و شمارش روزهای باقی‌مانده تا کنکور. این نگاه یک‌ساله باعث می‌شد که جمع زیادی از کنکوری‌ها در میانه راه، انگیزه‌ای برای مطالعه نداشته باشند و متوقف شوند. به آمار گوگل، بیشتر جست‌وجوی کنکوری‌ها برای عبارت «انگیزه برای کنکور» در این سه دوره است: ۱- مهر تا اواسط آبان، ۲- دی‌ماه، ۳- فروردین تا اواسط اردیبهشت. چرا این‌طوری می‌شود؟
کنکوری‌ها از تیرماه شروع می‌کردند و بعد از سه ماه درس خواندن به مهر می‌رسیدند اما برنامه آن‌طور که در ذهنشان بوده (فعلاً کاری به این نداریم که انتظارات ذهنی کنکوری‌ها تا چه اندازه درست است، چون بحث جداگانه‌ای را می‌طلبد)، پیش نرفته یا حتی بعضی از آن‌ها نتوانستند درس بخوانند. این می‌شود که با پایان تابستان، اولین شوک را دریافت می‌کنند و با خود می‌گویند که سه ماه از یک سال فرصتم را خوب طی نکردم و فقط نُه ماه دیگر فرصت دارم و اینجاست که به دنبال انگیزه‌ای برای شروع می‌گردد. البته یک تعدادی هم انگیزه‌ای نمی‌گیرند و کنکور، از همین ماه برای آن‌ها به پایان می‌رسد و روزهای بی‌تفاوتی شروع می‌شود.
شوک دوم وقتی وارد می‌شود که داوطلب کنکور به میانه راه یعنی دی‌ماه می‌رسد. شش ماه از اولین روز مطالعاتی او گذشته و شش ماه دیگر تا کنکور باقی‌مانده است. تعداد قابل توجهی از کنکوری‌ها با همان نگاه روزشماری تا روز کنکور، خود را عقب‌تر از برنامه می‌بینند و با خود می‌گویند شش ماه قبلی را با کم و زیادش سپری کردیم و فقط شش ماه دیگر باقی‌مانده و باید برنامه دیگری بریزم و این مدت را هر طور شده بخوانم تا قبول شوم. بخشی از آن‌ها دنبال انگیزه‌ای برای شروع می‌گردند و درس خواندن را از سر می‌گیرند و بعضی دیگر نیز وارد بحران شده و از روند درس خواندن دور می‌شوند.
سومین و آخرین شوک در فروردین است. آنجایی که نوروز باستانی ایرانیان از راه می‌رسد، بازار تفریح و استراحت به راه است و فشارهای خانوادگی به اوج می‌رسد و از سوی دیگر، با آن نگاه روزشماری تا روز کنکور، سه ماه به کنکور مانده است. دوباره همان فکر تکراری روی میز می‌آید و می‌گوید: «لازم است که برنامه‌ای بریزم که در این سه ماه به نتیجه دلخواه برسم و به دنبال انگیزه‌ای برای شروع خواهم بود». برخی‌ها این انگیزه را می‌یابند و درس خواندن را ادامه می‌دهد و عده‌ای هم باز می‌مانند و فرایند مطالعه را دنبال نمی‌کنند.
فکرش را کنید که نگاه تقویمی و روزشماری کردن روزها تا کنکور برای وقتی‌که فقط یک کنکور در هر سال برگزار می‌شد، باعث ریزش‌های بزرگ در سه مقطع از سال بود: ۱- تعدادی از کنکوری‌ها در مهرماه ریزش می‌کردند و درس نمی‌خوانند، ۲- بخشی از کنکوری‌ها در دی‌ماه پرونده کنکورشان را می‌بستند، ۳- جمعی از کنکوری‌ها نیز در فروردین خود را در پایان راه می‌دیدند و کنکور را کنار می‌گذاشتند.
سؤالم این است: حالا که کنکور در هر سال دو بار برگزار می‌شود، آیا قرار است نگاه تقویمی باعث شود که هر بار تعداد بیشتری از کنکوری‌ها، کنکور را ادامه ندهند و دچار بی‌انگیزگی شوند؟ به نظر می‌رسد که تا وقتی قرار است نگاه تقویمی و روزشماری به قبولی در کنکور داشته باشیم، این وضع ناامیدی و بی‌انگیزگی در ماه‌های خاص سال ادامه یابد.
همان‌طور که گفتم، ما به تقلید از تفکر خیاط‌ها، از آخر به اول می‌آییم. درباره کارنامه کنکور صحبت کردیم و یک قدم به عقب‌تر آمدیم و به روز کنکور رسیدیم ولی بدون آنکه درباره ویژگی‌های روز کنکور صحبت کنیم، اولین چیزی که یقه‌مان را گرفت، نگاه تقویمی به فرارسیدن این روز بود و همین‌جا این تحلیل را خواندیم که نگاه روزشماری کردن چه آسیبی می‌زند. زمانی فقط یک کنکور داشتیم و سه دوره ریزشی بزرگ در بین کنکوری‌ها مشاهده می‌شد؛ حالا که سالی دو کنکور برگزار می‌شود، پیش‌بینی می‌شود که این نگاه تقویمی آسیب‌های بزرگتری بزند.
اینجاست که ضروری است که اولین تصمیم خود را به عنوان یک کنکوری بگیرید. آیا می‌خواهید پیرو تفکر تقویمی و تاریخی باشید و هر بار به این فکر کنید که چند روز دیگر به روز کنکور مانده و در کجای برنامه‌ام هستم و زمینه بازی‌های مغز حیوانی برای استرس، ترس، دلهره، نگرانی و بی‌انگیزگی را فراهم کنیم یا آنکه می‌خواهید نگاه دیگری را جایگزین کنید؟
اگر یک داوطلب کنکور باشم، با خودم می‌گویم: تو وقتی در کنکور قبول می‌شوی که سوادت به رشته و دانشگاه مورد نظرت رسیده باشد. اصلاً فرض کنیم، کنکور هفته‌ای یک بار برگزار شود. من فقط وقتی قبول می‌شوم که درصدهایم به رشته و دانشگاه مورد نظرم برسد. اینکه چند روز به کنکور مانده، تأثیری بر سوادم ندارد و با نگاه از آخر به اول یاد گرفته‌ام که کارهایی که تأثیری روی درصد کنکورم یا نمرات نهایی‌ام ندارند را انجام ندهم. با این حساب، روز شمار کنکور، به بهبود وضعیتم در درصد و نمره نهایی کمکی نمی‌کند، درنتیجه آن را کنار می‌گذارم.
علم هیچ فرمولی برای تعیین زمان رسیدن به هدف ندارد. گیریم که بهترین پایه درسی را دارم، قوی‌ترین نمرات درسی را در دبیرستان کسب کرده‌ام و ساعت مطالعه بالایی دارم و خلاصه همه چیز بر وفق مراد است؛ آیا می‌توانم با قطعیت بگویم که حتماً در کنکور دی‌ماه یا کنکور تیرماه قبول می‌شوم؟ چه فرمولی وجود دارد که شرایط تحصیلی، قدرت یادگیری، ساعت مطالعه و وضعیت روحی خود را در آن فرمول قرار دهیم و به ما بگوید که چه موقع قبول می‌شویم؟ علم برای تعیین مدت‌زمان لازم برای دست‌یابی به هدف، هیچ جوابی ندارد و آن را نامعلوم می‌داند.
سختی هدف‌گذاری هم دقیقاً همین است؛ زیرا ما نمی‌دانیم چه موقع به آن می‌رسیم و در مسیری که مشغول طی کردن آن هستیم، چه بالا و پایین‌هایی را خواهیم دید. وقتی‌که فرمولی برای تعیین مدت‌زمان لازم جهت قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظر وجود ندارد، پس چطور می‌خواهم به خودم بگویم که حتماً در فلان تاریخ قبول می‌شوی؟
بعضی‌ها می‌گویند که کارها همان قدری زمان می‌برند که در ذهنتان برایش زمان در نظر می‌گیرید؛ مثلاً اگر بگویید که قبولی در کنکور فقط شش ماه زمان نیاز دارد آنگاه در شش ماه قبول می‌شوی و اگر بگویی یک سال زمان می‌خواهد آنگاه در یک سال اتفاق می‌افتد و اگر بگویی دو سال آنگاه دو سال طول می‌کشد و همین‌طور هر مقداری که برایش زمان تعیین کنید همان‌قدر هم زمان می‌برد. آیا واقعاً این دیدگاه درست است؟
فرض کنید بگویم شش‌ماهه قبول می‌شوم ولی ضعف‌هایی در پایه تحصیلی خودم داشته باشم که برطرف کردن آن‌ها چند ماه زمان نیاز دارد. الآن با گفتن اینکه تو شش ماه دیگر قبول می‌شوی، ضعف‌های تحصیلی‌ام برطرف می‌شوند و دیگر نیاز به وقت گذاشتن ندارد؟ گفتن این که حتماً در فلان تاریخ قبول می‌شوم چه کمکی به فرایند یادگیری، مرور، تست، رفع اشکال و هنر آزمون دادن می‌کند؟ آیا باعث می‌شود قدرت یادگیری‌ام افزایش یابد و سریع‌تر بیاموزم یا روی مرورهایم اثر می‌گذارد و آن‌ها را بهبود می‌دهد و یا قرار است باعث تأثیر بی‌نظیری در تست‌ها شود به طوری که اکثر آن‌ها را درست بزنم و یا قرار است باعث شود که نیازی به رفع اشکال پیدا نکنم و همچنین یاد بگیرم که چطوری آزمون بدهم؟
نیاز دارم برای قبولی در کنکور، یادگیری اولیه داشته باشم، مرور کنم، تست بزنم، رفع اشکال انجام دهم و هنر آزمون را فرا بگیرم. تعیین زمان قبولی به کدام یکی از این پارامترها کمک می‌کند و چه تأثیری بر روی آن‌ها دارد؟
شاید بگویید وقتی فشار زمانی بگذاریم آنگاه کمتر وقت تلف می‌کنیم، در جواب این‌طور می‌گویم که وظیفه همه ما این است که مدیریت زمان داشته باشیم. مدیریت زمان نه به خاطر فشار زمانی و استرس درست کردن برای خودمان، بلکه به خاطر اینکه نیاز به کار بیشتر در فضای کنکور داریم؛ به عبارت دیگر آن تفکر مدرسه‌ای که می‌گویند تا امتحان نباشد درس نمی‌خوانید تا سر کلاس نپرسم هیچ‌کدام مرور نمی‌کنید تا ترس از معلم نباشد کار نمی‌کنید به معنای وابستگی خود به استرس‌ها و فشارهای روانی است. در اوایل این ایده خوب کار می‌کند ولی به مرور که می‌گذرد، فشار زمانی برایتان عادی‌سازی خواهد شد و دوباره به همان وقت تلفی‌هایی که به خاطرش برای خود فشار زمانی ساختید خواهید رسید. در واقع افرادی که برای جلوگیری از اتلاف زمان، برای خود فشار زمانی درست می‌کنند مثل کسانی هستند که برای جلوگیری از یک اشتباه، اشتباهی بزرگتر را انجام می‌دهند.
به خود اعتماد داشته باشید و نیازی نیست با استفاده از اهرم‌های پاداش و تنبیه و یا ترس از تنبیه، خود را وادار به درس خواندن کنید. پله خود را بالاتر ببرید و زندگی بر حسب نیاز و فشار آوردن به مغز حیوانی برای رسیدن به نیازهایتان را در پیش بگیرید، نه اینکه همیشه یک چماق روی سر خود بسازید که بخواهید درس بخوانید. این اهرم‌ها خاصیت طولانی‌مدت ندارند و وقتی خاصیت خود را از دست بدهند شوک بزرگی ایجاد می‌کنند که ممکن است منجر به ترک مطالعه برای کنکور شوند.
عده‌ای هم می‌گویند بر اساس تجربه‌های قبلی می‌توانید زمانی را برای قبولی ما تخمین بزنید و پیش‌بینی کنید. این مورد را هم فراموش کنید. تجربه‌های قبلی‌ام با کنکوری‌ها فقط مربوط به آن‌هاست. بارها با کنکوری‌های مختلف که به ظاهر وضعیت نمره‌ای و قدرت یادگیری شبیه به هم داشته‌اند، مطالعه را شروع کردم ولی رفته رفته، رفتارهای مطالعاتی متفاوتی را به خود گرفتند و هر کدام داستانی منحصر به فرد از زندگی خود شدند. هیچ تجربه‌ای نمی‌تواند توضیحی از وضعیت داوطلب دیگری بدهد و هر نوع مقایسه در محدوده کنکور دچار خطای ذهنی و تحمل فشار روانی خواهد شد و زمینه را برای بازی مغز حیوانی فراهم خواهد کرد.
اجازه دهید وارد فضای مطالعاتی کنکور شوید تا مشخص شود به چند تست در هر مبحث نیاز دارید که مسلط شوید، نقاط ضعف و مطالب فّرار چیست و چطور باید آن‌ها را با مرورهای بیشتر به ثبات برسانیم و چه مطالبی نیاز به پایه‌سازی دارد و کدام‌ها وارد فرایند رفع اشکال شوند تا یادگیری کامل شود؟
این پارامترها از قبل، به طور کامل و جزئی قابل تعیین نیست و در چارچوب مطالعه و اجرای برنامه است که به ذهنیتی می‌رسیم که چه روندی برای هر فرد کار می‌کند و هیچ چیزی از قبل وجود ندارد و روند اجرای شما باعث شکل‌گیری برنامه‌های بعدی خواهد شد و مدار حرکت بر اساس وضعیتتان، بروزرسانی خواهد شد.
با این توصیفات، جمع‌بندی به این صورت است که ما هیچ فرمولی برای تعیین مدت‌زمان لازم برای قبولی در کنکور نداریم و دست از تاریخ و روزشماری کردن برمی‌داریم و به جای آن روی سواد خود تمرکز می‌کنیم و هر بار به فکر انجام فعالیت‌هایی هستیم که درصدها و نمرات نهایی ما را بالاتر ببرد تا زمینه برای قبولی کنکور را برای ما فراهم کند.
ما وقتی قبول می‌شویم که سواد و درصدمان به رشته و دانشگاه مورد نظرمان برسد و این امر ممکن است یک سال، دو سال یا هر چند سال طول بکشد و اگر روی هدفم به جمع‌بندی رسیده‌ام پس مجبورم وارد فضای مطالعاتی شوم تا در این فضا بر اساس شرایط شخصی خودم، هر بار به سواد بیشتری برسم و قبولی را کسب کنم.
این توضیحات پرده از یک راز مهم دیگر نیز بر می‌دارد که اسم آن را «انتظارات پیش از شروع می‌گذارم». اکثر ما انسان‌ها وقتی قرار است فرایندی را شروع کنیم درباره چند و چون آن در ذهن خودمان توقعات و انتظاراتی را می‌سازیم که ممکن است بیشتر آن‌ها غیر واقعی، نادرست و زیاده‌خواهی باشد و در دنیای واقعی اجرا نشوند؛ مثلاً یک داوطلب کنکور تجربی با خودش می‌گوید که تا آخر مهرماه به درصد ۸۰ در زیست می‌رسم. این کنکوری با چه معیار و فرمولی به این نتیجه رسیده که تا آخر مهرماه به چنین درصدی می‌رسد؟ این پیش‌زمینه و انتظار پیش از شروع می‌تواند به مانند پوست موزی باشد که زیر پای او انداخته می‌شود و هر لحظه می‌تواند باعث زمین خوردنش شود. کافی است که چند تست را اشتباه بزند یا یک ماه بگذرد و پیشرفت چندانی مشاهده نشود آنگاه این کنکوری گمان می‌کند که عقب افتاده و پیشرفت نکرده است و فضا برای رها کردن برنامه‌اش فراهم می‌شود.
ما تا وارد برنامه درسی نشویم تا واکنشتان در حین اجرای برنامه بیرون کشیده نشود تا برخوردتان با فصل‌ها و تست‌های آن به صورت عملی مشخص نشود، هیچ انتظار و توقعی نمی‌توانیم داشته باشیم.
هیچ چیزی از قبل مشخص نیست و فقط در دل برنامه و نحوه اجرای آن به جزییاتی می‌رسیم که وضعیتتان را شرح دهد. عملگرایی در برنامه به ما می‌فهماند که وضعیت به چه منوالی پیش خواهد رفت.
هر نوع ذهنیتی که از قبل دارید را همین حالا کنار بگذارید، چون متر و معیاری برای صحت‌سنجی آن نیست و ممکن است باعث ناامیدی شود. اجازه بدهید وارد برنامه شویم و در قالب روزهای مطالعاتی و بازخوردی که در دنیای واقعی می‌دهید، شرایط را بسنجیم و جلو برویم. این‌طوری بر مبنای خروجی‌های واقعی حرکت می‌کنیم و نه بر اساس تخیلات ذهنی و برداشت‌های فانتزی.
ایستگاه: اگر طرز تفکرتان این‌طور است که برای موفقیت در کنکور، حتماً نیاز به تعیین زمان است و نمی‌شود که ندانید چه موقع قبول می‌شوید و وظیفه مشاور یا همیار است که هر طور شده، تاریخ قبولی را تعیین کند و مسیر مشخص باشد، بدانید که با تمام وجودم به دیدگاه شما احترام می‌گذارم و اینجا وقت جدایی مسیرمان از یکدیگر است زیرا معتقدم موظفیم علمی زندگی کنیم و علم فرمولی برای تعیین تاریخ قبولی ندارد.
خب برخی از دوستانمان در این ایستگاه پیاده شدند اما برای شما که همچنان در قطار هستید، توضیحات را ادامه می‌دهم.
حالا شرایط فراهم است که وارد اتفاقات روز کنکور شویم تا با بررسی این رخدادها به درک بهتری از ریزه‌کاری‌های برنامه تحصیلی خود برسیم. داوطلبان کنکور تجربی طبق اعلام سازمان سنجش، چند روز قبل از روز برگزاری کنکور، با مراجعه به سایت سازمان سنجش، کارت ورود به جلسه خود را دریافت می‌کنند که از این کارت پرینت بگیرند و روز کنکور همراه خود ببرند زیرا این کارت، مجوز ورود به جلسه کنکور است.
در سمت چپ و بالای کارت ورود به جلسه، عکستان قرار دارد که مُهر سازمان سنجش حتماً روی آن خورده شده باشد. در سمت راست و بالای این کارت، شماره داوطلبی‌تان نوشته شده و در قسمت وسط این کارت، به ترتیب نام خانوادگی، نام، سال تولد، گروه آزمایشی (منظورش نام کنکورتان است که اگر در کنکور تجربی شرکت کرده باشید در جلوی آن می‌نویسد علوم تجربی)، سال اخذ و نوع دیپلم، معلولیت، نیازمند منشی، جنسیت، شماره شناسنامه، دین، سهمیه، ساعت شروع فرایند آزمون و آدرس محل برگزاری آزمون را نوشته است. اگر ایرادی در برگه ورود به آزمون خود از نظر درج اطلاعات یا مُهر دار نبودن عکستان مشاهده کردید حتماً به باجه رفع نقص در شهر محل زندگی خویش مراجعه کنید تا مشکلتان را حل کنند.
در پایین این کارت نیز چند تذکر داده است: ۱- همراه داشتن هرگونه وسیله غیرمجاز از قبیل وسایل ارتباط الکترونیکی و دستگاه‌های حافظه‌دار از جمله تلفن همراه (حتی خاموش)، ساعت هوشمند، دستبند هوشمند، انگشتر هوشمند و غیره در جلسه آزمون طبق قانون رسیدگی به تخلفات و جرائم در آزمون‌های سراسری موجب محرومیت از گزینش در آزمون می‌شود، ۲- پرینت کارت شرکت در آزمون و همراه داشتن آن بانضمام (به اضافه‌ی) اصل کارت ملی و یا شناسنامه عکس‌دار برای شرکت در آزمون الزامی می‌باشد، ۳- ضمناً حضور داوطلب، یک ساعت قبل از شروع فرایند برگزاری آزمون در حوزه امتحانی الزامی است.
در کنار اینکه پرینت کارت ورود به جلسه و کارت ملی یا شناسنامه عکس را با خود می‌برید، یک عدد خودکار آبی (برای امضا کردن نیاز می‌شود)، چند عدد مداد نرم سیاه برای حل مسئله‌ها و پر کردن گزینه‌ها در پاسخ‌نامه، پاک‌کن، مدادتراش، ساعت مچی و یک بطری آب و چند عدد آب‌نبات (اگر اجازه ورودش را بدهند) نیز با خودتان به همراه داشته باشید.
با این تفاسیر، روز آزمون از یک ساعت قبل در محل حوزه امتحانی حاضر خواهید شد و به محض بازگشایی درب‌های ورودی سالن‌های امتحان، وارد سالن می‌شوید. در ابتدای ورود، بازرسی بدنی وجود دارد تا داوطلبانی که قصد ورود وسایل غیرمجاز به سالن امتحان داشته‌اند را شناسایی کنند.
از بازرسی بدنی که بگذرید، کمی آن‌طرف‌تر که بروید، با یک تابلوی راهنما مواجه می‌شوید که محدوده شماره داوطلبی‌ها را مشخص کرده و آدرس داده که هر بازه‌ای از شماره داوطلبی‌ها در کدام طبقه و سالن، دنبال صندلی خود بگردند. بر اساس شماره داوطلبی نوشته شده روی کارت ورود به جلسه‌تان، طبقه و سالن را پیدا کنید و با مراجعه به آنجا، خواهید دید که صندلی وجود دارد که شماره داوطلبی‌تان روی آن چسبانده شده و اینجای شماست که روی آن خواهید نشست.
در اکثر مواقع، رأس ساعتی که روی کارت ورود به جلسه‌تان نوشته شده، کنکور تجربی شروع می‌شود. زمان کل پاسخ‌گویی در کنکور تجربی ۱۸۰ دقیقه معادل ۳ ساعت و تعداد کل سؤالات این آزمون برابر با ۱۵۵ تست می‌باشد. در روز کنکور بعد از آنکه تشریفات شروع آزمون توسط مسئول برگزاری انجام شد و یک سری توضیحات از طریق بلندگوهای سالن برایتان ارائه شد (توضیحات هم پیرامون وسایل غیرمجاز و نکات آزمون است)، مراقبین جلسه، دفترچه‌ای که داخل نایلون پلاستیکی شفاف به صورت پُلُمپ و بسته‌بندی شده است را در سمت چپ صندلی‌های تک نفره دسته‌دار روی زمین و در نزدیکی صندلی‌های شرکت‌کننده‌ها می‌چینند. وقتی همه دفترچه‌ها چیده شد آنگاه از پشت بلندگو می‌گویند: داوطلبان کنکور تجربی، کنکور از همین حالا شروع شد، لطفاً مشخصات خود را که روی برگه سؤالات است، بررسی کنید و در صورت ایراد به مراقب جلسه اطلاع دهید.
با خم شدن به سمت چپ صندلی، دفترچه بسته‌بندی شده درون نایلون شفاف را برمی‌دارید، نایلون را باز می‌کنید و اطلاعات شناسنامه‌ای و آزمونی که روی برگه اول آن است را بخوانید و اگر غلطی نداشت در محل مخصوص امضا که روی برگه سؤالات و برگه پاسخنامه وجود دارد، امضا بزنید و پاسخ‌دهی به تست‌ها را نیز شروع کنید. این دفترچه، دفترچه اول کنکور تجربی است که فقط در آن، تست‌های درس زیست را می‌بینید و هیچ درس دیگری در کنار آن نیست. ۴۵ تست زیست‌شناسی در این دفترچه وجود دارد و ۴۵ دقیقه وقت دارید که به آن‌ها پاسخ دهید. با این حساب، هر تست زیست‌شناسی در کنکور تجربی فقط ۱ دقیقه وقت دارد.
در اواخر این ۴۵ دقیقه متوجه می‌شوید که مراقبین مشغول چیدن دفترچه بسته‌بندی شده در نایلون شفاف در سمت چپ صندلی‌ها هستند تا به محض تمام شدن ۴۵ دقیقه، دفترچه دوم را شروع کنید. بعد از اینکه ۴۵ دقیقه تمام شد، از پشت بلندگو اعلام می‌کنند: لطفاً برگه پاسخ‌نامه و برگه سؤالات را با دست راست بالا بگیرید. مراقبین جلسه، دفترچه سؤالات و برگه پاسخ‌نامه را جمع‌آوری می‌کنند. این‌طوری نیست که برگه سؤالات و پاسخ‌نامه زیست تا آخر آزمون دست شما باشد.
بعد از آنکه برگه سؤالات و پاسخ‌نامه زیست جمع‌آوری شد، از پشت بلندگو اعلام می‌کنند: داوطلبان گرامی لطفاً دفترچه دوم را بردارید و بعد از بررسی اطلاعات و امضای آن، پاسخ‌دهی را آغاز کنید. این دفترچه، دفترچه دوم کنکور تجربی است و در آن دو درس فیزیک و شیمی قرار دارد که فیزیک ۳۰ تست و شیمی ۳۵ تست دارد. کل این دفترچه، ۶۵ سؤال و ۷۵ دقیقه زمان دارد ولی سازمان سنجش به عنوان پیشنهاد، این ۷۵ دقیقه را به دو زمان ۴۰ دقیقه برای فیزیک و ۳۵ دقیقه برای شیمی تقسیم کرده است. با این حساب به هر تست فیزیک ۱ دقیقه و ۱۰ ثانیه و به هر تست شیمی، ۱ دقیقه زمان می‌رسد.
در اواخر این ۷۵ دقیقه متوجه می‌شوید که مراقبین مشغول چیدن دفترچه بسته‌بندی شده در نایلون شفاف در سمت چپ صندلی‌ها هستند تا به محض تمام شدن ۷۵ دقیقه، دفترچه سوم را شروع کنید. بعد از اینکه ۷۵ دقیقه تمام شد، از پشت بلندگو اعلام می‌کنند: لطفاً برگه پاسخ‌نامه و برگه سؤالات را با دست راست بالا بگیرید. مراقبین جلسه، دفترچه سؤالات و برگه پاسخ‌نامه را جمع‌آوری می‌کنند. این‌طوری نیست که برگه سؤالات و پاسخ‌نامه فیزیک و شیمی تا آخر آزمون دستتان باشد.
بعد از آنکه برگه سؤالات و پاسخ‌نامه فیزیک و شیمی جمع‌آوری شد، از پشت بلندگو اعلام می‌کنند: داوطلبان گرامی لطفاً دفترچه سوم را بردارید و بعد از بررسی اطلاعات و امضای آن، پاسخ‌دهی را آغاز کنید. این دفترچه، دفترچه سوم کنکور تجربی است و در آن دو درس ریاضی و زمین قرار دارد که ریاضی ۳۰ تست و زمین ۱۵ تست دارد. کل این دفترچه، ۴۵ سؤال و ۶۰ دقیقه زمان دارد. با این حساب به هر تست ریاضی و زمین ۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه و به هر تست زمین ۱ دقیقه زمان می‌رسد.
تذکر: افرادی که سهمیه بهیاری دارند، ۲۰ دقیقه زمان بیشتر برای پاسخگویی به دفترچه چهارم که مخصوص بهیاران است، در اختیارشان قرار می‌گیرد. این عزیزان بدانند که دفترچه‌های قبلی همگی جمع‌آوری می‌شود و بعد دفترچه چهارم را در سمت چپ صندلی‌تان قرار می‌دهند.
از بیان این جزییات چه هدفی را دنبال می‌کنم؟ آنچه در ذهنم نقش بسته را به ترتیب شماره‌گذاری برایتان لیست می‌کنم تا با ایده و فلسفه از آخر به اول نگاه کردن به کنکور بیشتر ارتباط بگیرید و متوجه شوید که چقدر ارزشمند است که از آخر به اول نگاه می‌کنیم و چطور جزییات برنامه‌ریزی در این نگاه از آخر به اول بیرون کشیده می‌شود:
۱- همان‌طور که بیان شد، از ۱ ساعت قبل از شروع آزمون در محل برگزاری آزمون باشید و اگر تأخیری در اجرای آزمون نباشد، ۳ ساعت هم خود آزمون زمان می‌برد. با این شرایط در آن روز، حداقل ۴ ساعت، درگیر مقدمات و خود آزمون هستید. اینجاست که سؤال مطرح می‌شود: آیا از نظر بدنی و ذهنی آماده ۴ ساعت نشستن می‌باشید؟ آیا قرار است بعد از مدتی، مثلاً از ساعت دوم، خستگی جسمی و ذهنی را احساس کنید و درس‌های آخری را با بی‌حالی و بی‌حوصلگی می‌خواهید پاسخ دهید؟
چطور می‌توانیم آمادگی جسمی و ذهنی را در برنامه‌ریزی خود ایجاد کنیم که به ۴ ساعت نشستن در روز کنکور خو بگیریم و خستگی ذهنی و جسمی نداشته باشیم. نگاه از آخر به اول همین خوبی را دارد. با نگاه به روز کنکور متوجه شدم که از همین حالا که قرار است برای کنکور درس بخوانم، آمادگی‌های لازم را در برنامه‌ریزی تحصیلی خودم فراهم کنم که بتوانم در آن روز، به راحتی ۴ ساعت بنشینم. انتظار ندارید که بدون هیچ نقشه و برنامه‌ای به یک باره روز کنکور ۴ ساعت بنشینید؟ حتماً نیاز به مقدماتی است که چنین آمادگی را کسب کنیم.
۲- مدت‌زمان تست برای هر درس بسیار پایین است. به عنوان یک کنکوری به این فکر می‌کنم که این زمان محدودی که سر جلسه در اختیارم هست را چطور می‌توانم به بیشترین تعداد تست درست تبدیل کنم. اینجاست که نیاز به روش‌های خواندن صحیح تست، تکنیک‌های حل تست، روش‌های محاسباتی مکمل که سرعت حل مسئله را افزایش دهند، حل تست‌های متنوع و متعدد در برنامه‌ریزی برای کسب قابلیت‌های تست‌زنی و سرعتی شدن در حل سؤالات و مرور با تعداد مناسب و کافی برای به خاطر آوری سریع نکات و فرمول‌ها می‌باشد.
اگر در برنامه‌ام به اندازه کافی تست و مرور نداشته باشم آنگاه فرصت کافی برای پیاده کردن روش صحیح خواندن تست، تکنیک‌های تستی، روش‌های محاسباتی، به یادآوری سریع نکات و فرمول‌ها ندارم. برنامه‌ای که قرار است برای کنکورم بچینم این قابلیت را دارد که تعداد قابل توجهی تست از مباحث مختلف بزنم تا به تسلط روی مهارت‌های گفته شده برسم.
۳- قدرت تست جامع زدن را در روز کنکور نیاز دارم. در این روز، تست‌های مثلاً زیست، فقط از فصل گوارش نیست بلکه از کل کتاب‌های زیست دهم، یازدهم و دوازدهم، تست طراحی شده است. آیا قابلیت انتقال ذهنم از یک مبحث به مبحث دیگر در درس‌های کنکور را دارم یا فقط یک ذهن مبحثی دارم که یاد گرفته تست‌های مبحثی را پشت سر هم بزند و هیچ قدرتی در انتقال از یک موضوع به موضوع دیگر در همان درس را ندارد. آیا برنامه‌ای دارم که در بخش‌هایی از آن، قابلیت چرخش و گردش بین مباحث مختلف درس‌ها را کار کرده باشم و برایم روال شده باشد که بین مباحث مختلف یک درس بچرخم و تست بزنم و درگیر این نباشم که چرا مبحث تغییر کرد.
۴- قدرت انتقال ذهن از یک درس به درس دیگر را داشته باشم. کنکور مثل امتحان مدرسه نیست که امروز یک درس را امتحان بدهیم و دو روز بعد، درس بعدی را. در کنکور فاصله تعویض این درس با درس بعدی به لحظه نمی‌رسد. آیا در برنامه‌ریزی خودم به این نکته توجه کردم که قابلیت انتقال سریع از یک درس به درس دیگر را به دست آورم و برایم سخت نباشد که بخواهم در یک مدت‌زمان کم از یک موضوع به موضوع بعدی بروم. آیا موقع اجرای برنامه دائماً به خودم می‌گویم که موقع تعویض درس، استراحت بین درس‌ها را داشته باشی یا شرایطی را فراهم کرده‌ام که بتوانم بدون فاصله زمانی از یک درس به درس دیگری بروم. هر چقدر تمرین بیشتری در این انتقال سریع و بدون فاصله از درسی به درس دیگر را در برنامه تحصیلی خود اجرا کنم، روز کنکور با روانی بیشتری می‌توانم ذهنم را برای پاسخ‌گویی به درس بعدی آماده کنم.
۵- از نظر ذهنی چه مقدار هنر آزمون را فرا گرفته‌ام؟ به طور مثال اگر ۵ تست پشت سرهم را پاسخ ندهم، آیا توانایی کنترل کردن خودم را دارم؟ اگر یک درسی سخت‌تر شده باشد واکنشم چیست؟ چه مقدار درباره تفاوت ارزش درصد و عدد درصد می‌دانم؟ آیا انتظار دارم که همه سؤالات کنکور را پشت سر هم مثل دوران مدرسه که امتحان می‌دادم، پاسخ دهم یا آموخته‌ام که در روز کنکور به مانند جست‌وجوگری عمل کنم و تست‌هایی را بیابم و بزنم که درصدم را افزایش دهد. این موارد و سؤالات مشابه آن، زیرمجموعه هنر آزمون تعریف می‌شود که به لحاظ روانی، ما را آماده شوک‌های روز آزمون می‌کند. آیا برنامه‌ای را اجرا کرده‌ام که مرا با شوک‌های روز آزمون آشنا کرده باشد به طوری که رفته رفته مدیریت احساس خودم در جلسه کنکور را آموخته باشم و در این روز با دیدن تست‌ها و نحوه پاسخگویی خودم عصبی نشوم، به هم نریزم و تست‌های بعدی را از دست ندهم؟
نگاه آخر به اول چنین به من آموخت: برنامه‌ای را اجرا کن که این موارد را داشته باشد: ۱- مرور کافی، ۲- تست متعدد، ۳- چرخش بین مباحث مختلف یک درس در تست‌ها بدون استراحت بین آن‌ها، ۴- چرخش بین تست‌های کتاب‌های مختلف بدون استراحت بین آن‌ها، ۵- آموختن هنر آزمون را برای مدیریت افکار و احساس سر جلسه کنکور
برای آنکه بتوانم این اهداف را محقق کنم به ابزارهایی نیاز دارم که به ترتیب شماره‌گذاری در ادامه توضیح خواهم داد:
۱- اولین بحران زندگی انسان‌ها در لحظه تولد رخ می‌دهد که بابت این تولد، احساس خودکم‌بینی می‌کنیم زیرا از دنیایی که همه نوع امکاناتی برای ما فراهم بوده و برای به دست آوردن نیازهای بقا و زنده ماندن نیاز به هیچ تلاشی نبوده به دنیایی وارد شدیم که درمانده هستیم و بابت هر نیازی گریه می‌کنیم و به خوبی درک می‌کنیم که اگر دیگران نباشند، هیچ توانی در حفاظت از خود نداریم و تمام این‌ها به معنای حس خودکم‌بینی است.
حالا ماه به ماه و سال به سال که سنمان اضافه می‌شود، رفتارها و اندیشه‌های نادرستی در اثر زندگی در کنار اطرافیان، محیط مدرسه و جامعه در ما شکل می‌گیرد که می‌تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم روی روند مطالعه و اجرای برنامه کنکوری‌مان اثر منفی بگذارد.
مثلاً اگر یک کنکوری باشم که وسواس داشته باشم آنگاه تکرار کردن یکی از رفتارهای قابل مشاهده در رفتار روزانه‌ام است و زمان زیادی را مشغول تکرار کردن یک یا چند کار مثل دست شستن، چِک کردن، پرسیدن از دیگران و… هستم. همین زمانی که صرف تکرار می‌شود مانع از اجرای کامل برنامه شده و تازه از آن طرف باعث خستگی ذهنی و ترک کردن میز مطالعه خواهد شد.
اگر یک کنکوری کمالگرا باشم آنگاه همه دغدغه‌ام این است که بهترین مطالعه را انجام بدهم، بهترین کتاب‌ها، جزوات و فیلم‌ها را داشته باشم، همیشه و هر روز رأس ساعت مشخصی بیدار شوم و کل روزهای سال را بدون هیچ مشکلی و به طور کامل درس بخوانم. همین آداب فکری نادرست به اینجا می‌رسد که تعداد زیادی از روزهای سال را در انتظار بیدار شدن رأس ساعت مشخص هستم و آن روز نمی‌رسد و چون کمالگرا هستم، درس نمی‌خوانم تا آن روز بالاخره از راه برسد و با همین فرمول ذهنی، اکثر روزهای سال را از دست می‌دهم.
مرا فردی با تفکر صفر یا صدی در نظر بگیرید که به اشتباه آموخته‌ام که یا یک پدیده را به طور کامل داشته باشم و یا اگر مقداری از آن را نداشتم آنگاه دیگر هیچ چیزی از آن را نمی‌خواهم. به طور نمونه، یا می‌توانم به طور کامل از یک روزم استفاده کنم و برنامه کنکوری را پیش ببرم که عالی است و یا یک کار یکی دوساعته پیش می‌آید که مجبور به انجامش هستم و در این شرایط، بقیه زمان‌های آن روز را درس نمی‌خوانم. با این قاعده فکری، تعداد قابل توجهی از روزها را از دست می‌دهم زیرا دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم از ضابطه صفر یا صدی پیروی نمی‌کند و یک جهان نسبی است.
این مثال‌ها و بیشتر از آن نشان می‌دهد که یک داوطلب کنکور نیاز به یک چکاپ کامل اندیشه‌ای دارد تا اگر خطاهای تفکری در او ریشه دوانده، این موارد از او گرفته شود و شرایط روحی برای عملگرایی و اجرای برنامه درسی فراهم گردد.
با این شرایط، نیاز به ابزاری دارم که بتوانم یک شناخت دقیق از دغدغه‌ها، چالش‌ها، طرز تفکر و مدل‌های ذهنی نادرست به دست آورم و یک چکاپ کامل اندیشه‌ای را انجام دهم تا به شناخت دقیق برسم و سپس با صحبت‌هایی که هر روز در تماس داریم و به مرور زمان آن‌ها را اصلاح کنم تا روند اجرای برنامه دچار اختلال نشود و هر بار به شرایط بهتری در عملگرایی و درس‌خوان شدن برسیم.
ابزارم برای چکاپ اندیشه‌ای یک فایل PDF است که در آن از کودکی تا به امروزتان را به سنجش می‌گذارم تا ریز به ریز موارد لیست شوند و به شناخت دقیقی از شرایط اندیشه‌ای‌تان برسیم. با کلیک روی عبارت «دانلود جزوه چکاپ اندیشه‌ای»، این جزوه را دانلود نموده و مواردی که برایتان رخ داده را علامت بزنید تا بعداً در جریان روند مشاوره‌ای به صحبت پیرامون آن‌ها بپردازیم و این اندیشه‌های نادرست را اصلاح کنیم.
دقت: به خاطر داشته باشید که این تفکرات یکی از ریشه‌های اصلی اجرا نشدن برنامه کنکوری، خود خوری، افکار مزاحم، رؤیاپردازی و بلند شدن از پشت میز مطالعه است، لطفاً با دقت به تیک زدن مواردی که در خود حس می‌کنید، مبادرت نمایید. به عنوان همیار علاقمندم با افرادی کار کنم که از نظر مشکلات اندیشه‌ای، شرایط پیچیده‌تری دارند چون معتقدم کسی که اندیشه‌های نادرست بیشتری دارد، بیشتر از بقیه، به همیاری نیاز دارد. با آرامش هر آنچه هست را مشخص کنید تا شناخت دقیق‌تری از شما به دست آورم و خدمت بهتری را ارائه کنم.
ایستگاه: اگر طرز تفکرتان این‌طور است که برای موفقیت در کنکور نیازی به بررسی شرایط فکری و روحی نیست و این موارد هرچه که هست نباید سر باز کند و هر طور شده سرکوب شده و فرو خورده شوند و در برنامه کنکوری فقط باید درس خواند و به هیچ مشکلی فکر نکرد و این مسائل روی مطالعه اثری ندارند، با تمام وجودم به دیدگاهتان احترام می‌گذارم و اینجا وقت جدایی مسیرمان از یکدیگر است زیرا معتقدم این موارد به طور مستقیم یا غیرمستقیم روی درس خواندن اثر می‌گذارد و به موازات درس خواندن، پرونده‌شان بعد از حل و بررسی، بسته شود.
خب برخی از دوستانمان در این ایستگاه پیاده شدند اما برای شما که همچنان در قطار هستید، ابزار دوم را توضیح می‌دهم:
۲- پایه درسی مناسب با سطح کنکور: اگر به پایه درسی خودم توجه نکنم و بخواهم برنامه کنکوری را با تست‌ها شروع کنم آنگاه در اکثر تست‌ها به خصوص مسئله‌های ریاضی، فیزیک و شیمی با این سؤال مواجه می‌شوم که «اینجا چه کار کرد؟ چطوری این معادله را حل کرد؟ از کجا فهمید این عبارت را این‌طوری بنویسد؟ آن عدد کجا رفت؟ این علامت منفی از کجا آمد؟ برای چه در این عدد ضرب کرد؟ چطور فهمید که جواب معادله فلان عدد می‌شود؟ و…».
در این فضا، روند تست‌زنی کُند و خسته‌کننده خواهد شد و داوطلب کنکور معمولاً بعد از چند روز، احساس می‌کند که انگیزه‌ای برای ادامه دادن ندارد و اکثراً گمان می‌کنند که برنامه‌شان اشتباه است و به فکر تغییر برنامه می‌افتند ولی بعد از چند روز دوباره در برنامه بعدی هم اذیت می‌شوند. ماجرای این مدل از سؤالات به پایه درسی برمی‌گردد. همان ریزه‌کاری‌هایی که در دوره ابتدایی و متوسطه اول در کتاب‌ها گفته شده و اگر مسلط نباشیم آنگاه هر بار با این سؤالات برخورد می‌کنیم.
پایه‌سازی کمک می‌کند که درک پاسخ‌نامه تست‌ها به خصوص برای مسائل ریاضی، فیزیک و شیمی را افزایش دهیم و درنتیجه زودتر می‌توانیم تحلیل یک تست را متوجه شویم و همه این‌ها به معنی بیشتر تست زدن خواهد بود. حالا که ضرورت و اهمیت پایه‌سازی را لمس کردیم این سؤال پیش می‌آید که چطوری می‌توانیم پایه تحصیلی خود را بسنجیم و بدانیم که آیا نیاز به پایه‌سازی داریم یا خیر؟
فایل PDFی را آماده کرده‌ام که دقیقاً همین هدف را دنبال می‌کند. در این فایل، سؤالات پایه‌ای از هر چهار درس کنکور تجربی قرار داده شده است که می‌توانید آن را دانلود نموده و پاسخ دهید. از نحوه پاسخ‌دهی به این سؤالات می‌توان پایه درسی را آزمود و سپس مسیر ارتقای این پایه تحصیلی به سطح کنکور را در قالب برنامه‌ریزی، تدوین کرد و مراحل را یکی بعد از دیگری پیش برد. لطفاً این فایل را با کلیک بر روی «دانلود جزوه ۳۵۰ سؤال تعیین سطح پایه تحصیلی برای کنکور تجربی» دانلود کرده و پاسخ دهید و بعد از پذیرش در مشاوره، خواهم خواست که پاسخ‌های خود را برایم عکس بگیرید و بفرستید تا تحلیل تخصصی روی آن‌ها را انجام دهم و گزارشی از شرایطتان بیان کنم و مشخص کنم که چه مسیری را طی کنیم.
نکته: می‌دانم که وقتی پایه تحصیلی برای فردی به خوبی شکل نگرفته باشد، بیشتر از سایر کنکوری‌ها به همیاری نیاز دارد برای همین اولویت پذیرشم برای همیاری با کنکوری‌هایی است که پایه درسی آن‌ها نیاز به کار بیشتری دارد.
ایستگاه: اگر طرز تفکرتان این‌طور است که برای موفقیت در کنکور بایستی دقیقاً از همان فصل‌های کنکور شروع کرد و نیازی به سنجش پایه نیست و دلیلی ندارد که کلی وقت گذاشت و این سؤالات ریز را پاسخ داد تا به شناخت از وضعیت تحصیلی خود رسید و بر اساس نحوه پاسخ‌دهی برنامه‌ریزی کرد؛ بدانید که با تمام وجودم به دیدگاه شما احترام می‌گذارم و اینجا وقت جدایی مسیرمان از یکدیگر است زیرا معتقدم برنامه‌ریزی برای کنکور کاملاً بر اساس پایه تحصیلی فرد، نوشته و اجرا شود.
خب برخی از دوستانمان در این ایستگاه پیاده شدند؛ اما برای شما که همچنان در قطار هستید، ابزار سوم را تشریح می‌کنم:
۳- تا به اینجای کار، زمینه فکری و روحی + پایه درسی را مورد بررسی قرار داده‌ایم و نوبت به کلیدی‌ترین سؤال می‌رسد: ایده اصلی برنامه درسی برای کنکور چطور باشد که این اهداف محقق شوند: ۱- مرور کافی، ۲- تست متعدد، ۳- چرخش بین مباحث مختلف یک درس در تست‌ها بدون استراحت بین آن‌ها، ۴- چرخش بین تست‌های کتاب‌های مختلف بدون استراحت بین آن‌ها، ۵- آموختن هنر آزمون را برای مدیریت افکار و احساس سر جلسه کنکور
موافق هستید تمام ایده‌های موجود برای برنامه‌ریزی کنکور را یکی یکی مورد بررسی قرار بدهیم و فضا را برای خود روشن‌تر کنیم؟ با نام‌گذاری بر اساس حروف الفبا، این روش‌های برنامه‌ریزی را آنالیز می‌کنم:
الف) برنامه‌ریزی بر اساس یکی از کنکورهای آزمایشی: اکثر مؤسسات برگزارکننده آزمون آزمایشی، دو هفته یک بار و برخی از آن‌ها سه هفته یک بار، کنکورهای شبیه‌سازی شده خود را برگزار می‌کنند. رایج‌ترین برنامه‌ای که در بین کنکوری‌ها قابل مشاهده است، برنامه‌ریزی بر اساس کنکور است.
در این روش، دانش‌آموز یا داوطلب کنکور در یکی از کنکورهای آزمایشی ثبت‌نام می‌کند و بر اساس بودجه‌بندی هر آزمون، آن دو هفته یا سه هفته قبل از آزمون را درس می‌خواند، مرور می‌کند و تست می‌زند و روز جمعه در کنکور شبیه‌سازی شده شرکت می‌کند و عصر آن روز یا فردایش، کارنامه‌ای را دریافت می‌کند که در آن درصدها، تراز و رتبه‌های مختلف او مشخص شده است.
کنکوری‌های طرفدار این روش برنامه‌ریزی که تعدادشان هم بسیار زیاد است، معتقدند ثبت‌نام و شرکت در آزمون چند فایده دارد: ۱- آزمون‌ها باعث منظم شدن مطالعه و برنامه‌ریزی می‌شود، ۲- آزمون‌ها نشان می‌دهند که چقدر پیشرفت کرده‌اید، ۳- وضعیت خود را با سایر کنکوری‌ها می‌سنجید و می‌دانید که چقدر تلاش کنید تا به شرایط مطلوب برسید، ۴- تراز کنکور آزمایشی اگر از فلان عدد بیشتر باشد آنگاه در کنکور حتماً به رشته مورد نظرت می‌رسی. تراز کنکور آزمایشی یک معیار خوب برای تعیین فاصله تا قبولی در رشته مورد نظر است، ۵- رتبه‌های برتر نیز در کنکور آزمایشی شرکت می‌کنند و مورد تأییدشان است، ۶- اکثر کنکوری‌ها در این آزمون‌ها ثبت‌نام می‌کنند درنتیجه حتماً یک چیزی هست که این همه طرفدار دارد. تازه بعضی از مدرسه‌ها به صورت گروهی در این کنکورها ثبت‌نام می‌شوند، ۷- با شرکت در کنکور آزمایشی می‌توانیم شرایط کنکور را شبیه‌سازی کنیم و چرخش بین مباحث مختلف یک کتاب و رفتن بدون استراحت و خیلی سریع از یک درس به درس دیگر را تمرین کنیم و با فشار روز کنکور آزمون بدهیم.
این هفت مورد، پرتکرارترین دلایلی است که از زبان کنکوری‌ها درباره فواید برنامه‌ریزی بر اساس کنکور آزمایشی می‌شنویم اما موافق برنامه‌ریزی بر اساس آزمون آزمایشی نیستم؛ چرا؟ برای توضیح دلایلم، دست روی همین مزیت‌های گفته شده می‌گذارم و یکی یکی آن‌ها را به چالش می‌کشم تا مشخص شود چه دغدغه‌هایی در ذهنم وجود دارد که آزمون‌ها به آن‌ها جوابی نمی‌دهند. مایلید به سراغ فواید گفته شده برویم و یکی یکی بررسی کنیم:
- آزمون‌ها باعث منظم شدن مطالعه و برنامه‌ریزی می‌شود: سؤالی که دارم این است که اگر چند روزی به هر دلیلی مثل سرماخوردگی نتوانستید درس بخوانید یا به خاطر امتحانی در مدرسه، از برنامه آزمون آزمایشی عقب افتادید آنگاه نخواهید گفت که نظم ذهنی‌ام به هم ریخت و از برنامه آزمون جا ماندم؟ آیا ایده‌ای وجود دارد که این عقب‌افتادگی را جبران کنید؟ مثلاً بگویید در برنامه بعدی، علاوه بر اینکه فصل‌های افزوده شده به بودجه‌بندی را می‌خوانم، عقب‌افتادگی برنامه قبلی را اجرا می‌کنم؟ آیا از نظر زمانی شدنی است؟
شاید بگویید خود برگزارکننده‌های کنکور آزمایشی، یک جاهایی را برای جبران می‌گذارند، بسیار خب آیا تا آن موقع نظم و ترتیبِ خواندن فصل‌ها برای شما به هم نمی‌ریزد و دائماً نخواهید گفت که آن فصل‌ها پایه فصل بعدی بود یا تست‌های ترکیبی دارد که چون نرسیده‌ام آن‌ها را بخوانم در آزمون‌های بعدی هم نتیجه کافی را نمی‌گیرم؟
آیا چیدمان کنکورهای آزمایشی این آزادی عمل را می‌دهد که روز جبرانی داشته باشید و هرکجا که عقب افتادید، این فرصت را داشته باشید که بدون از دست دادن برنامه‌های بعدی و تأثیر منفی روی عملکرد، به جبران عقب‌افتاده‌ها بپردازید و خود را به بودجه‌بندی‌ها برسانید؟
- آزمون‌ها نشان می‌دهند که چقدر پیشرفت کرده‌اید: چطور در دو آزمونی که مباحث آن‌ها مثل هم نیست و در آزمون بعدی، مباحث تازه‌ای به بودجه‌بندی اضافه می‌گردد یا مباحث قبلی حذف و موضوعات دیگری جایگزین می‌شود و همچنین سطح سؤالات از نظر سختی با هم در این دو آزمون فرق دارد، می‌توانید از روی تراز، پیشرفت خود را بسنجید؟ تازه، مگر تراز یک شاخص برای آن آزمون و بر اساس درجه سختی سؤالات و عملکرد سایر شرکت‌کننده‌ها در آن کنکور نیست؟ چطور با ملاکی که مختص یک آزمون منحصر به فرد است، به مقایسه بین دو آزمون دست می‌زنید و درباره پیشرفت تحصیلی خویش به جمع‌بندی می‌رسید؟
برای روشن‌تر شدن دغدغه ذهنی‌ام، از درس زیست‌شناسی دو کنکور آزمایشی پشت سر هم از یک موسسه را مثال می‌زنم (می‌توانید بودجه‌بندی هر کنکور آزمایشی که خودتان دوست دارید را دانلود کرده و برای هر درسی که می‌خواهید همین آزمایش را انجام دهید): در کنکور اول این مباحث برای زیست در بودجه‌بندی نوشته شده است: ۱- مولکول‌های اطلاعاتی زیست دوازدهم (صفحه ۱ تا ۱۴)، ۲- دنیای زنده، گوارش و جذب مواد زیست دهم (صفحه‌های ۱ تا ۳۲).
بلافاصله بعد از کنکور بالا، بودجه‌بندی کنکور بعدی مقابل را برای زیست نوشته بود: ۱- مولکول‌های اطلاعاتی زیست دوازدهم (صفحه ۱ تا ۲۰ یعنی ۶ صفحه به آزمون قبلی اضافه شد)، ۲- گوارش و جذب و تبادلات گازی زیست دهم (صفحه‌های ۲۵ تا ۴۶ یعنی ۷ صفحه مشترک با آزمون قبلی داشته است).
چطور تراز درس زیست را با هم در این آزمون پشت سر هم مقایسه می‌کنند وقتی بخش‌های غیرمشترک بین بودجه‌بندی آن‌ها وجود دارد؟ احتمالاً می‌خواهید بگویید که همسان‌سازی می‌شود، اما چگونه؟
چگونه می‌توانند مباحث غیرمشترک با سؤالات متفاوت را با هم همسان‌سازی کنند؟ درجه سختی طراحی سؤالات + مباحث ارائه شده در آن آزمون‌های پشت سر هم تفاوت‌هایی دارد و چگونه می‌توان این دو آزمون را به روش دقیق و علمی همسان‌سازی کرد؟
حالا به فرض که این همسان‌سازی اتفاق افتاد، آیا کشیدن نمودار بر اساس ترازها و مقایسه با آزمون‌ها قبلی، می‌تواند نشان دهنده پیشرفت تحصیلی یک دانش‌آموز یا داوطلب کنکور باشد؟
مباحث آزمون‌ها تا قبل از جامع شدن، دائماً در حال تغییر است و هر بار بودجه‌بندی نسبت به کنکور قبلی تفاوت‌هایی را دارد و این یعنی در یک آزمون از یک بازه خاصی به سؤالات جواب می‌دهید و در آزمون بعدی به بازه بزرگتر یا حتی بازه دیگری می‌روید. چطور با وجود چنین تغییری در بازه‌ها، پیشرفت تحصیلی را می‌سنجید؟
پیشرفت تحصیلی را این‌طوری درک می‌کنم: مثلاً یک داوطلب کنکور وقتی داشته مبحث اکسترمم‌های نسبی و مطلق کاربرد مشتق را تست می‌زده، دفعه اول در اکثر تست‌ها مشکل داشته و مجبور بوده پاسخ‌نامه را نگاه کند اما در گام بعدی به درجه‌ای رسیده که حالا می‌تواند ۲۰ درصد تست‌های اکسترمم‌های نسبی و مطلق کاربرد مشتق را درست بزند و همین‌طور در مرحله بعد به ۴۰ درصد رسیده است.
در واقع پیشرفت تحصیلی برایم موضوع مبحث است نه موضوع کلی. پیشرفت تحصیلی روی هر مبحث به طور جداگانه مشخص و تعریف می‌شود. اگر یک کنکوری باشم و بپرسند که آیا در زیست‌شناسی پیشرفت کرده‌ای؟ خواهم گفت که این یک سؤال کلی است و لطفاً جزئی‌تر بپرسید مثلاً این‌طوری: آیا در مبحث چرخه قلب فصل قلب پیشرفت کرده‌ای؟
در پاسخ خواهم گفت که دفعات اول می‌توانستم به ۳۵ درصد تست‌های چرخه قلب پاسخ درست بدهم اما بعد از طی چند مرحله تست‌زنی در برنامه‌ام به ۴۹ درصد رسیده‌ام. حالا کسی که کنکور آزمایشی شرکت می‌کند چطور می‌تواند مشخص کند که در مبحث چرخه قلبی فصل قلب چقدر پیشرفت کرده است؟
آیا به درصد زیست‌شناسی آزمون فعلی و قبلی نگاه می‌کند؟ اینکه مربوط به تست‌های چرخه قلبی فصل قلب نیست بلکه یک درصد برای مباحث بودجه‌بندی است. آیا به تراز  در آزمون فعلی و قبلی نگاه می‌کند تا مقدار پیشرفتش در تست‌های چرخه قلبی فصل قلب را مشخص کند؟ این تراز هم که اولاً قابل مقایسه نیست چون برای مباحث مختلف است و دوماً گیریم که قابل قیاس باشد و به قول معروف، همسان‌سازی شده باشد خب چطور مشخص می‌کنید که پیشرفت در چرخه قلبی چقدر بوده است؟
شاید بگویید که ترازها پیشرفت کلی در آزمون را نشان می‌دهد و در پاسخ خواهم گفت که اولاً بودجه‌بندی آزمون‌ها تا قبل از جامع شدن که شبیه هم نیست و سؤالات غیرمشترک دارد و نمی‌توان ترازش را معیاری برای پیشرفت کل آزمون در نظر گرفت و دوماً به فرض که تمام بودجه‌بندی دو آزمون پشت سر هم به مانند یکدیگر باشد آنگاه چطور می‌توان سختی و آسانی تست‌های این دو آزمون را از هم تفکیک کرد که بعدش به همسان‌سازی تراز برسیم و بتوانیم با مقایسه ترازها در مورد پیشرفت صحبت کنیم؟
اساساً تراز مفهومی برای یک آزمون است؛ یعنی شرایط هر داوطلب کنکور فقط در همان آزمون و به هیچ وجه معیاری برای مقایسه وضعیت یک داوطلب در دو یا چند کنکور نیست. با ابزاری که مختص یک آزمون است و فقط درباره همان آزمون نظر می‌دهد، چگونه می‌خواهید سنجش پیشرفت تحصیلی بین چند آزمون را داشته باشید؟
ترازها اطلاعاتی درباره پیشرفت تحصیلی نمی‌دهند و دست آخر مجبورید به مانند روشی که برایتان توضیح دادم به صورت مبحثی درباره پیشرفت خود صحبت کنید. درنتیجه چه کنکور آزمایشی شرکت کنید و چه نکنید، بر اساس تست‌هایی که از مبحث‌های مختلف یک فصل می‌زنید و مقایسه آن با وضعیت دفعات قبلی در همان مبحث به معیاری برای پیشرفت می‌رسید.
- وضعیت خود را با سایر کنکوری‌ها می‌سنجید و می‌دانید که چقدر تلاش کنید تا به شرایط مطلوب برسید: در نگاه اول این‌طور به نظر می‌رسد که کنکور یک آزمون رقابتی است که هر بار ضروری است که بهتر از بقیه درصد بزنیم تا موفق شویم اما به شخصه معتقدم که موفقیت در کنکور فقط در گِرو سواد شماست.
در واقع بعد از این همه سال برگزاری کنکور، ارزش درصدی لازم برای قبولی در هر رشته و دانشگاه مشخص شده و اگر یک داوطلب کنکور باشم، فارغ از اینکه بقیه چقدر می‌خوانند و چه کار می‌کنند، زمانی می‌توانم در رشته و دانشگاه مورد نظرم قبول شوم که به درصدهای لازم برای قبولی در آن رشته و دانشگاه برسم.
به جای آنکه وقت و انرژی خود را صرف رتبه‌بندی، مقایسه خود با دیگران و ایجاد حس رقابت کنید، تمرکز خود را روی با سواد شدن بگذارید. اگر سواد خود را به درصدهای لازم برای قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظر خود برسانید، قبول می‌شوید و کار تمام است. اگر می‌خواهید بدانید که چقدر تلاش کنید، نیازی به مقایسه خود با سایر شرکت‌کننده‌های کنکور آزمایشی نیست بلکه وضعیت خود را با درصدهای لازم برای قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظر مقایسه کنید و این ملاکی مستند و قوی برای موفقیت است و لطفاً آدرس اشتباهی را نروید.

- تراز کنکور آزمایشی اگر از فلان عدد بیشتر باشد آنگاه در کنکور حتماً به رشته مورد نظرت می‌رسی. تراز کنکور آزمایشی یک معیار خوب برای تعیین فاصله تا قبولی در رشته مورد نظر است: اولاً تراز یک معیار برای خود آن آزمون است و نباید خارج از آن آزمون مورد بررسی و مقایسه قرار بگیرد، دوما فرمول محاسبه تراز در کنکور با اکثر کنکورهای آزمایشی تفاوت‌هایی دارد و برای همین اعدادش قابل مقایسه نیست و سوماً سطح سختی و آسانی آن کنکور آزمایشی با کنکور واقعی که یکسان نیست و چطور می‌خواهید چنین نتیجه‌ای را بگیرید و چهارماً برای اینکه بدانید آیا به رشته مورد می‌رسید یا نمی‌رسید، فقط به درصدهای لازم برای قبولی این رشته در کنکورهای قبلی نگاه کنید. هیچ سندی محکم‌تر و قوی‌تر از درصدهای قبولی‌های سال‌های قبلی پیدا نخواهید کرد. آیا این سند را کنار می‌گذارید و به تراز، با وجود غیر قابل مقایسه بودنش، آن هم در یک کنکور آزمایشی بسنده می‌کنید؟
- رتبه‌های برتر نیز در کنکور آزمایشی شرکت می‌کنند و مورد تأییدشان است: اولاً هر کاری که یک رتبه برتری انجام می‌دهد مورد تأیید نیست زیرا برای موفقیت یک فرد عوامل مختلفی در حال بر هم کنش هستند و از بیرون نمی‌توانید دید کاملی به تمامی عوامل مؤثر بر سَبک زندگی آن فرد موفق داشته باشید که بدانید حاصل جمع چه رفتارهای درست و نادرستی باعث موفقیت او شده است. نمونه این ماجرا را در افرادی می‌بینیم که مصاحبه رتبه‌های برتر را می‌خوانند و بعد از مدتی احساس می‌کنند افت تحصیلی پیدا کرده‌اند و وقتی ریشه‌ها بررسی می‌شود به اینجا می‌رسیم که چشم بسته مشغول کپی کردن رفتارهای بوده‌اند که اول و آخر آن را ندیده‌اید.
دوما آیا هرکسی که در کنکور آزمایشی ثبت‌نام و شرکت می‌کند، حتماً با بودجه‌بندی آزمون پیش می‌رود؟ مثلاً نمی‌شود که آن شخص، تمام مباحث کنکور را بسته باشد و در چرخه مرور و تست‌زنی خودش باشد و هر دو هفته یا سه هفته یکبار نیز در کنکور شرکت کند؟ آیا حتماً کسی که در کنکور آزمایشی شرکت می‌کند، دقیقاً با برنامه آن پیش می‌آید؟ از کجا می‌دانید که آن شخص تمام مباحث را نبسته و جلوتر از بودجه‌بندی‌ها نیست؟
اول و آخر مجموعه رفتارهای یک فرد را مورد بررسی قرار بدهید تا بعداً متوجه شوید که آیا نتیجه‌گیری‌تان درست بوده یا خیر؟
- اکثر کنکوری‌ها در این آزمون‌ها ثبت‌نام می‌کنند درنتیجه حتماً یک چیزی هست که این همه طرف دار دارد. تازه بعضی از مدرسه‌ها به صورت گروهی در این کنکورها ثبت‌نام می‌شوند: در فضای کنکور خیلی از موارد، بدون فکر و تحلیل، فقط با همین استدلال که اکثریت انجامش می‌دهند، حتماً درست است، نسل به نسل منتقل می‌شود.
مثلاً همه به مشاور نیاز دارند که این یک جمله نادرست است و قرار نیست همه همیار یا مشاور بخواهند یا همه کلاس کنکور بروند یا در کلاس‌های اینترنتی شرکت کنند و این نیز یک فکر نادرست چون بر اساس نیازمان رفتار کنیم نه بر اساس اینکه چون اکثریت مشغول انجام یک کاری هستند، آن کار را انجام دهیم. از این موضوعات که خیلی‌ها انجامش می‌دهند، حتماً یک چیزی هست و من هم انجامش می‌دهم، در کنکور زیاد است اما اگر قرار است علمی زندگی کنید آنگاه سَبُک سنگین می‌کنید و به ارزیابی می‌رسید که آیا برای شرایطتان مفید است و تأثیری هم دارد؟
- با شرکت در کنکور آزمایشی می‌توانیم شرایط کنکور را شبیه‌سازی کنیم و چرخش بین مباحث مختلف یک کتاب و رفتن بدون استراحت و خیلی سریع از یک درس به درس دیگر را تمرین کنیم و با فشار روز کنکور آزمون بدهیم: مهم‌ترین دلیل برگزاری کنکورهای آزمایشی همین شبیه‌سازی کردن فضای کنکور است ولی مشکلی که وجود دارد به این برمی‌گردد که تعداد این کنکورها به حدی نیست که تمرین چرخش بین مباحث مختلف یک کتاب و از یک کتاب به کتاب دیگر بدون استراحت بینشان، به خوبی سر و شکل بگیرد.
یک سال، ۵۲ هفته دارد و اگر فرض کنیم که هر جمعه هم کنکور آزمایشی برگزار شود آنگاه در هر سال، فقط ۵۲ کنکور آزمایشی دارد. حال آنکه می‌دانید کنکورهای آزمایشی هر دو هفته یا سه هفته یک بار برگزار می‌شود و تعدادش خیلی کمتر از این حرف‌هاست اما بیایید فرض کنیم که همان ۵۲ کنکور آزمایشی را داریم.
سؤالم این است که آیا با ۵۲ بار کنکور آزمایشی شرکت کردن می‌توان ۱- تمرین طولانی نشستن را انجام داد؟ ، ۲- چرخش بین مباحث مختلف یک کتاب را بارها شبیه‌سازی کرد؟ ، ۳- رفتن از یک درس به درس دیگر را در همین تعداد درس بدون استراحت بینشان به مرز آمادگی رسید؟
آیا هر روز که برنامه اجرا می‌کنیم، رفته رفته به دنبال طولانی‌تر کردن بازه‌های نشستن (البته با تمرین‌های مخصوص و آمادگی جسمی و ذهنی) باشیم؟ آیا نباید در برنامه‌های تستی خود به شرایطی برسیم که چرخش بین مباحث مختلف یک کتاب را هر روز تکرار کرده باشیم؟ آیا تمرین هر روز برای آنکه بتوانیم بدون استراحت از یک کتاب به کتاب دیگری برویم را نیاز نداریم؟ آیا ۵۲ بار شبیه‌سازی کردن فضای کنکور کافی است؟
تمام دلایلم برای مخالفت با کنکور آزمایشی فقط موارد گفته شده نیست و چند ایراد دیگر به کنکورهای آزمایشی دارم که در ادامه می‌نویسم:
- بودجه‌بندی هر کنکور آزمایشی را که دوست دارید باز کنید و این آزمایش را روی هر درسی که باب میل خودتان است، انجام دهید. من برای زیست دوازدهم در یکی از کنکورهای آزمایشی این بررسی را انجام می‌دهم:
در کنکور اول، از مولکول‌های اطلاعاتی (صفحه ۱ تا ۱۴) سؤال می‌آید. بلافاصله در کنکور بعدی، از مولکول‌های اطلاعاتی (صفحه ۱ تا ۲۰) تست می‌دهند. در کنکور بعد از آن، دیگر خبری از این فصل نیست و دقیقاً ۸۵ روز دیگر، دوباره این فصل در کنکور مورد سؤال قرار می‌گیرد.
سؤال این است که در این فاصله ۸۵ روزه، چه بلایی سر این فصل می‌آید؟ کجا قرار است مرور شود؟ چگونه قرار است تست زده شود؟ آیا خودتان برنامه جداگانه‌ای برای مرور و تست‌زنی این مباحث حذف شده از بودجه‌بندی کنکورهای آزمایشی بعدی در نظر می‌گیرید؟ اگر این‌طور است آیا می‌رسید هم بودجه‌بندی‌های آزمون بعدی را بخوانید و هم برنامه‌های تکمیلی خود را اجرا کنید؟ تازه این وسط اگر چند روزی نتوانید درس بخوانید که کار سخت‌تر هم می‌شود.
فاصله ۸۵ روزه بسیار زیاد است و تقریباً نزدیک به سه ماه می‌شود که فصل اول زیست دوازدهم را نمی‌بینید و بایستی تکلیف را روشن کنید که چطور قرار است این فصل را زنده نگاه دارید و اجازه ندهید هرچه خوانده‌اید از دست برود.
لطفاً به سراغ کنکور آزمایشی مورد علاقه خود بروید و همین بررسی را روی هر مبحث و درسی که مد نظرتان است، انجامش دهید و فاصله‌های بین این حذف شدن‌ها را محاسبه کنید و بگویید ایده‌تان برای جلوگیری از فراموشی چیست؟
- هر داوطلب کنکور با خواندن هر فصلی قطعاً نیاز به زمان‌هایی برای رفع اشکال و بهبود وضعیت درسی خود دارد. برای رفع اشکال، گاهی نیاز است که فیلمی دیده شود و گاهی هم مرور یا تست‌های بیشتری زده شود. سؤال این است که اگر قرار باشد با کنکور آزمایشی درس بخوانید، چه زمان‌هایی را برای رفع اشکال در نظر می‌گیرید؟
فرض کنید امروز جمعه است و آزمون داده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که در فصل تقسیم یاخته (فصل شش زیست یازدهم) مشکل دارید. چه زمانی قرار است رفع اشکال را برای این فصل در نظر بگیرید؟ آیا قرار نیست از شنبه، بودجه‌بندی آزمون بعدی را شروع کنید؟ فرصتش را دارید که هم برنامه مرور اضافه، هم برنامه تست‌زنی بیشتر و هم برنامه رفع اشکال را به صورت برنامه تکمیلی به برنامه اصلی کنکور آزمایشی اضافه کنید و همه را با هم جلو ببرید؟
توضیحات مربوط به ایده اول برنامه‌ریزی تمام شد و حالا می‌خواهم سه ایده دیگر را پشت سر هم توضیح بدهم که این سه نیز، الگو و مدل ضعیف شده و سطح پایین‌تر از کنکورهای آزمایشی هستند؛ بنابراین ایراداتی که به کنکورهای آزمایشی وارد کردم را به طریق مشابه می‌توانید برای روش (ب)، (پ) و (ت)، نیز در نظر بگیرید و از تکرار آن‌ها پرهیز می‌کنم. با هم این سه ایده برنامه‌ریزی را بخوانیم:
ب) برنامه‌ریزی بر اساس تقسیم‌بندی کردن صفحات کتاب‌ها: در این روش، خود داوطلب کنکور یا مشاور تصمیم می‌گیرند که درس‌ها را تا یک تاریخ مشخص مثلاً ۲۹ اسفند تمام کنند. آنگاه تعداد صفحات کتاب‌های مختلف را می‌شمارند و بر تعداد روزها تقسیم می‌کنند و این‌طوری مشخص می‌شود که هر روز چند صفحه از آن کتاب را بخوانند تا در انتها بتوانند در ۲۹ اسفند به پایان برسند. مگر کنکورهای آزمایشی کاری به جز این انجام می‌دهند که صفحات کتاب‌های مختلف را بخش‌بندی کرده و دو هفته یا سه هفته یک بار آزمونش را برگزار کنند؟
پ) برنامه‌ریزی بر اساس تقسیم‌بندی کردن فصل‌های کتاب‌ها: در این روش، خود داوطلب کنکور یا مشاور تصمیم می‌گیرند که درس‌ها را تا یک تاریخ مشخص مثلاً ۲۹ اسفند تمام کنند. آنگاه تعداد فصل‌های کتاب‌های مختلف را می‌شمارند و بر تعداد هفته‌ها تقسیم می‌کنند و این‌طوری مشخص می‌شود که هر هفته، چند فصل از کتاب‌های مختلف را بخوانند تا در نهایت بتوانند در ۲۹ اسفند به پایان برسند. مگر کنکورهای آزمایشی کاری به جز این انجام می‌دهند که فصل‌های مختلف را بخش‌بندی کرده و دو هفته یا سه هفته یک بار آزمونش را برگزار کنند؟
ت) برنامه‌ریزی بر اساس ساعت مطالعه روزانه: در این روش، خود داوطلب کنکور یا مشاور تصمیم می‌گیرند که وقتی قرار است رشته و دانشگاه X را قبول شود، درنتیجه روزی Y ساعت درس خواندن را حتماً انجام دهد. حالا این ساعت مطالعه را بین درس‌های آن روز تقسیم می‌کنند و یک برنامه ساعتی را جلو می‌آورند. مگر کنکورهای آزمایشی کاری به جز این انجام می‌دهند که بودجه‌بندی آزمون بعدی را مشخص می‌کنند و مجبورید ساعت‌های مطالعه روزتان را بین آن فصل‌ها و مباحث تقسیم کنید؟
ایستگاه: اگر طرز تفکرتان این‌طور است که دلایلم برای نادرست بودن برنامه‌ریزی بر اساس کنکور آزمایشی و یا موارد (ب)، (پ) و (ت)، قانع‌کننده نیست و معتقدید که اگر این ایرادات، واقعاً وجود داشت تا الآن دیگر همه متوجه شده بودند و کسی کنکور آزمایشی ثبت‌نام نمی‌کرد یا دنبال تقسیم‌بندی صفحات، فصل‌های کتاب‌ها و ساعتی درس خواندن نبود و از این موضوع نتیجه می‌گیرید که حتماً ایراداتی که بیان شد، وجود ندارد یا آن‌قدر جدی و پر رنگ نیست و قطعاً باید در کنکور آزمایشی شرکت کنید و یا تقسیم‌بندی صفحات، فصل‌ها و ساعتی درس خواندن را انجام دهید که آرامش داشته باشید، با تمام وجودم به دیدگاه شما احترام می‌گذارم و اینجا وقت جدایی مسیرمان از یکدیگر است زیرا معتقدم برنامه‌ریزی کنکور بر اساس کنکور آزمایشی و موارد ضعیف‌تر از آن یعنی ایده‌های (ب)، (پ) و (ت)، ایراداتی دارد که به طور کامل توضیح دادم.
خب برخی از دوستانمان در این ایستگاه پیاده شدند؛ اما برای شما که همچنان در قطار هستید، باید بگویم که اگر این ایده‌ها را دنبال نمی‌کنیم، پس قرار است چه کنیم؟
با توجه به نگاه از آخر به اولی که داشتیم، متوجه شدیم که یک برنامه کنکوری باید چه استانداردهایی را دنبال کند. تمام این ویژگی‌ها را پشت هم لیست کرده‌ام؛ با هم یک بار بخوانیم:
۱- آموزش روش یادگیری صحیح هر درس + جزییاتی که باید رعایت شود تا یک یادگیری صحیح اتفاق بیفتد. به این نکته هم توجه داریم که پایه‌سازی بر اساس آن ۳۵۰ سؤال ارزیابی پایه درسی نیز یکی از اساسی‌ترین کارهایی است که در دستور کارمان قرار می‌گیرد.
۲- آموزش و کمک به خلاصه‌برداری صحیح و مؤثر برای افزایش بهره‌وری و استفاده از زمان.
۳- آموزش روش‌های مرور و طراحی چرخه مرور برای هر مبحث خوانده شده به منظور حفظ اطلاعات آموخته شده تا روز کنکور. دقت دارید که فاصله بین مرورها چقدر مهم است و یکی از نقدهایم به کنکورهای آزمایشی، همین فاصله زیاد بود.
۴- آموزش روش‌های ساخته شدن تست‌های کنکور و تکنیک‌هایی که باعث سریع‌تر به جواب رسیدن در این تیپ بندی‌ها می‌شود. میانگین وقت برای هر تست را که یادتان هست؟ همین فشردگی باعث می‌شود که تیپ‌شناسی تست‌ها اهمیت پیدا کند.
۵- طراحی چرخه تست‌زنی به منظور یادگیری مبحث خوانده شده، تثبیت و رفع اشکال آن + دقت نظر به اینکه در چرخه تست‌زنی، گردش بین مطالب و مباحث مختلف یک کتاب و کتاب‌های دیگر بدون استراحت بینشان اتفاق بیفتد. در واقع چرخه تست‌زنی هر روز ما، شبیه‌سازی روز کنکور باشد. در ضمن این چرخه تستی به تست‌های متعدد در هر فصل بدل خواهد شد زیرا یکی از لوازم ضروری‌مان برای روز کنکور این است که تست‌های متنوعی را زده باشیم. این همان خاصیتی است که گفتم تعداد کنکورهای آزمایشی برایش کم است و اگر هر روزمان این رنگ را به خودش بگیرد آنگاه می‌توانیم این روند را موفقیت‌آمیز بدانیم.
۶- تحلیل اشکالات درسی مشخص شده و تعیین روش بهینه برای برطرف کردن این مشکلات درسی. هر کنکوری به مشکل درسی خواهد خورد و به زمان‌هایی برای رفع اشکال نیاز دارد و او این آرامش روحی را نیاز دارد که بداند چه جاهایی در برنامه‌اش به رفع اشکال خواهد رسید تا ترمیم اطلاعات را انجام دهد.
۷- آموزش هنر آزمون و تکنیک‌های مدیریت زمان و احساسات که به کمک آن‌ها بشود در فضایی مثل کنکور، سواد کسب شده را به تست‌های درست تبدیل کرد و در رشته و دانشگاه مورد نظرم قبول شد. این ویژگی نیز به صورت روزانه در برنامه تستی به کار گرفته خواهد شد چون تعداد کنکورهای آزمایشی برای چنین خاصیتی کم بود و برای عمیق شدن این آموزش، نیاز به تمرین پرتکرار در روزهای مختلف داریم.
۸- در نظر گرفتن روزهای جبرانی به منظور جبران عفت افتاده‌ها و برگشتن به چارچوب برنامه درسی. هر شخصی ممکن است عقب بیفتد و این آرامش ذهنی را برایش ایجاد می‌کنیم که بداند چه جاهایی در برنامه فرصت جبرانی هست و این روزهای جبرانی چسبیده به برنامه اصلی است که به روند کلی آسیب نزند. چون اگر روزهای جبرانی با فاصله زیاد باشند آنگاه چون بخش‌هایی عقب افتاده است، روی روند کلی اجرای برنامه اثر می‌گذارد و درنتیجه روزهای جبرانی به برنامه چسبیده‌اند تا سریعاً به روند برگردید.
۹- برنامه اختصاصی برای شرکت در امتحان‌های نهایی یا طرح‌ترمیم معدل برای افرادی که بر اساس هدف و شرایط نمراتشان به این امتحانات نیاز دارند؛ به عبارت دیگر لازم است که حمایت اساسی از امتحان نهایی یا طرح‌ترمیم در فرایند درسی خود انجام دهیم. تأثیر نمرات نهایی یکی از بخش‌های مهم رتبه‌سازی در کارنامه کنکور بود که موظفیم در صورت نیاز برایش وقت بگذاریم.
۱۰- تمرین نشستن را به کمک تمریناتی که آمادگی جسمی و ذهنی ما را فراهم می‌آورد، آموزش ببینیم و هر روز انجام دهیم تا دست کم ۴ ساعت نشستن سر جلسه کنکور برایمان روتین و عادی شود. این نیز یکی از مواردی بود که تعداد کنکورهای آزمایشی برای محقق شدنش کم بود و نیاز داریم هر روز برایش تمرین انجام دهیم.
این دَه مورد، استانداردهایی است که یک برنامه مناسب کنکور، آن‌ها را در دل خود دارد و به این نکات، پایبند است اما در کنار این اصول مشترک که همه کنکوری‌ها اگر نگاه از آخر به اول را قبول داشته باشد، موظف به پیاده‌سازی آن در برنامه خویش هستند، تفاوت‌هایی هم وجود دارد. چطور؟
همه کسانی که قصد دارند در کنکور ثبت‌نام و شرکت کنند، نقطه شروع یکسانی ندارند زیرا پایه درسی، مدت‌زمان دور بودن از درس‌ها، قدرت یادگیری، شرایط و وضعیت روحی، سابقه مطالعاتی، نیاز به ترمیم نمرات نهایی و ایجاد سابقه تحصیلی داشتن یا نداشتن و حتی شاغل بودن یا نبودن در بین این افراد کاملاً متفاوت است.
همین تفاوت‌های فردی باعث می‌شود که ایده طراحی برنامه برای هر داوطلب متفاوت از دیگری باشد؛ به عبارت دیگر، ضمن اینکه استانداردهای دَه‌گانه بیان شده را موظفیم در برنامه پیاده کنیم اما روش‌های مختلفی برای رعایت این استانداردها وجود دارد که در هر فرد بر اساس پارامترهای بیان شده در پاراگراف قبلی تعیین خواهد شد.
بنابراین در تماس روز یک تیرماه که تماس آشنایی است، بعد از ارزیابی شرایطتان، توضیح خواهم داد که ایده‌ام برای وضعیت شما چگونه است که به استانداردهای توضیح داده شده در برنامه‌ریزی برای کنکور برسیم. در واقع استانداردهایی که در نظر داریم برای همه یکسان است و موارد بالاست اما نحوه برنامه‌ریزی و اینکه چگونه به این استانداردها می‌رسیم کاملاً به پایه درسی، مدت‌زمان دور بودن از درس‌ها، قدرت یادگیری، شرایط و وضعیت روحی، سابقه مطالعاتی، نیاز به ترمیم نمرات نهایی و ایجاد سابقه تحصیلی داشتن یا نداشتن و حتی شاغل بودن یا نبودن، بستگی دارد که در اولین تماس به این ایده مشترک برای نحوه طراحی برنامه می‌رسیم.
ایستگاه: تعدادی از شما در تماس تلفنی روز اول تیرماه، ایده مرا برای خود مفید نمی‌دانید و معتقدید که ایده دیگری وجود دارد که برایتان بهتر جواب می‌دهد و این دقیقاً حق طبیعی شماست که بر اساس شرایط خود تصمیم بگیرید و بدانید که با تمام وجودم به دیدگاه شما احترام می‌گذارم و روز اول تیرماه و در تماس تلفنی، وقت جدایی مسیرمان از یکدیگر است زیرا ایده‌ای که می‌دهم بر اساس چارچوب‌هایی است که از برنامه‌ریزی دانسته‌ام و مورد تأییدتان نبوده است.
خب برخی از دوستانمان در این ایستگاه پیاده می‌شوند؛ اما برای شما که همچنان در قطار هستید، لازم است بگویم که ظرفیت محدود ۲۰ نفره دارم و مسلماً این افتخار نصیبم نمی‌شود که خادم همه شما باشم و مجبورم شرایطی را اعمال کنم که بتوانم ۲۰ نفر را انتخاب کنم. معیارهایم را در دو جعبه بعدی، پشت سر هم خواهم نوشت.

نحوه پذیرش دانش آموز و داوطلب کنکور

شرایط پذیرش مقاله

از آنجایی که هر سال فقط با ۲۰ نفر، پروسه همیاری را شروع می‌کنیم برای همین محدودیت تعداد نفرات باعث شده تا یک تصمیم بگیرم و آن هم اینکه تمام تلاشم را می‌کنم با کسانی که کار کنم از نظر روحی یا درسی بیشترین مشکلات را داشته باشند.

اینجانب چنین فکر می‌کنم که یک همیار زمانی می‌تواند رسالت خودش را به درستی ایفا نماید که حاضر به همیاری با افرادی باشد که شرایط و مشکلات زیادی دارند. برای همین تلاش می‌کنم با افرادی که نمرات پایین‌تری دارند، یا مجبورند شاغل باشند و در کنارش درس بخوانند یا افرادی که چندین سال از درس خواندن دور بوده‌اند و یا پس از اینکه مسیری را طی کرده‌اند، الان به این نتیجه رسیده‌اند که راه درست چیست و می‌خواهند دوباره برای ساختن زندگی‌شان تلاش کنند، همیاری داشته باشم. با این توضیحات، اگر یک یا چند شرط زیر را دارید، احتمال اینکه همیار شما باشم افزایش می‌یابد و برایم افتخار بر این است که با کسانی کار کنم که شرایط سخت‌تری دارند.

1. افرادی که به هر دلیلی پایه درسی ضعیف دارند.

2. افرادی که به هر دلیلی تا به الان درس نخوانده‌اند.

3. افرادی که از درس، مدرسه و موفقیت تحصیلی، خاطرات بسیار منفی دارند.

4. افرادی که سن بالاتر هستند. هرچقدر سن بیشتر باشد، تمایلم برای خدمت کردن به این عزیزان بیشتر است چون معتقدم کسی که به سن اهمیت نمی‌دهد و با فرهنگ حاکم بر فضای اجتماع که ما را محدود می‌کند، مقابله کرده و می‌خواهد کنکور دادن در سن بالا را تجربه کند، حتماً حتماً حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

5. افرادی که مشکلات روحی یا خانوادگی بیشتری داشته باشند.

6. افرادی که هدف را یک فرایند طولانی مدت می‌دانند و به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ فرمولی در علم برای تعیین اینکه چه موقع به هدف می‌رسیم وجود ندارد و حاضرند در این فضای نامشخص، حرکت کنند.

7. افرادی که شاغل هستند و به هر دلیلی مجبورند بخشی از روز را کار کنند ولی برای دراز مدت تلاش دارند تا در کنکور به موفقیت برسند و شرایط خود را ارتقا بدهند.

8. تمام افرادی که مدت زمان زیادی از درس خواندن فاصله داشته‌اند و فراموشی یا ضعف روی درس‌ها را تجربه می‌کنند.

9. افرادی که در سن پایین (مثلاً کلاس نهم) قرار دارند. چون چنین افرادی توانسته‌اند به بلوغ فکری برسند و از همان سن کم خود را از بقیه جدا کنند و مسیر موفقیت تحصیلی را می‌خواهند بسازند. فقط دقت کنید روش برنامه ریزی برای این افراد کاملاً متفاوت است که به صورت تلفنی توضیح می‌دهم تا با ایده و نقشه مسیری که برایشان با توجه به شرایط درسی‌شان در نظر می‌گیرم، آشنا شوند.

10. افرادی که گمان می‌کنند نیاز به تغییرات اساسی در طرز تفکر خویش دارند و به این نتیجه رسیده‌اند که وجود طرز تفکرهای نادرست باعث شده تا راه را اشتباه بروند.

برایم اهمیت دارد که حتماً ابتدا این عزیزان مورد پذیرش قرار بگیرند تا بتوانم تأثیر خودم را بگذارم. امیدوارم محدودیت ۲۰ نفره پذیرش را بر من ببخشید و بپذیرید که اگر یک همیار بخواهد مؤثر واقع شود، نمی‌تواند با تعداد بالا کار کند و بایستی تعداد افراد کم باشد تا کیفیت کار افزایش یابد.

شرط مشترک عزیزانی که تمایل دارند همیارشان باشم

این موضوع پیش شرط قبل از پذیرش است مقاله

همانطور که قبلاً خدمتتان عرض کردم، هر انسانی برای خودش می‌تواند فلسفه‌ای داشته باشد و بر اساس آن، تمامی فعالیت خویش را تنظیم نماید. پایه‌ای که روی آن، تلاش کردم که رابطه همیاری خودم را بسازم بهره گیری از علم است.

علم در مورد موفقیت و هدف‌گذاری یک جمله مشخص دارد که می‌گوید: هیچ فرمولی وجود ندارد که شرایط خود را در آن قرار دهیم و به ما بگوید چه موقع و در چه تاریخی قبول می‌شویم یا به هدفمان می‌رسیم.

بنابراین وقتی هدف‌گذاری می‌کنیم و می‌خواهیم به آن برسیم لازم است به صورت پیش شرط این یک خط را بپذیریم که هیچ فرمولی وجود ندارد که تعیین کند چه موقع به هدفمان می‌رسیم. هرگز چنین ادعایی ندارم که روش برنامه ریزی یا مدلی که کار می‌کنم باعث می‌شود کسی همان سال اول قبول شود. این ادعا را علم رد می‌کند و چون قرار است کار غیر علمی نکنم.

اینجانب به همین روشنی عرض می‌کنم که هیچ فرمولی برای تعیین تاریخ قبولی در دنیای علم وجود ندارد و در نتیجه نمی‌دانیم که هر فردی چه موقع به هدفش می‌رسد. با این توضیحات، اگر قرار است مرا به عنوان همیار خود برگزینید، این پیش شرط را می‌بایست به صورت منطقی بپذیرد و تصمیمتان بر این باشد که به صورت علمی کار کنید. علمی زندگی کردن خیلی سخت است و این را درک می‌کنم ولی راهی سالم‌تر و مطمئن‌تر از علم سراغ ندارم.

در نتیجه اگر مرا لایق همیاری می‌دانید، پیش شرط این است که پاسختان به این سؤال مثبت باشد: آیا حاضرید با وجود اینکه نمی‌دانیم چه موقع به هدفمان می‌رسیم، با من کار کنید تا مسیر رسیدن به هدف را طی کنیم؟

می‌دانم که در فضای کنکور، تاریخ قبولی را مثل آب خوردن مشخص می‌کنند و به خوبی می‌دانم که اگر قرار باشد بازاریاب باشم اتفاقاً بایستی بر روی موج احساسات سوار شوم و بگویم من روشی بلد هستم که شما را همان سال اول به موفقیت می‌رساند. اما این موضوع از دید من نه اخلاقی است و نه علمی. آنچه می‌دانم این است که تابع علم هستم و هرگز حاضر نیستم مخاطب محترم کلبه مشاوره، با احساسات تصمیم بگیرد. منطق و استفاده از قوه تعقل بر هر یک از ما واجب است و به علم احترام می‌گذارم و برایم مهم است با ۲۰ نفری کار کنم که آن‌ها هم به این نتیجه رسیده‌اند که علم درست می‌گوید و هیچ فرمولی برای رسیدن به هدف با تعیین زمانی مشخص، وجود ندارد.

با این حال، تمام توضیحات بالا فقط روش فکری من است و به هیچ وجه ادعایی روی حرف‌های بالا ندارم و هر انسانی می‌تواند اندیشه خودش را داشته باشد و اتفاقاً برایش این ملاک مهم باشد که تاریخ قبولی را تعیین کنند و از قبل به او بگویند که دقیقاً چه موقع قبول می‌شود. اگر کسی چنین می‌اندیشد به او احترام می‌گذاریم چون هر انسانی حق دارد اندیشه شخصی خودش را داشته باشد و قطعاً ایشان بایستی متناسب با شرایط خویش به دنبال همیار یا مشاوری باشند که با این اندیشه سازگار است.

مشاوره رضا جدیدی به صورت تلفنی (غیر حضوری) است

اهمیت مشاوره تلفنی مقاله

امروزه اهمیت زمان، مدیریت و استفاده بهینه از وقت آنقدر اهمیت پیدا کرده است که سال‌های سال است که آموزش از راه دور مورد استفاده مردم است. خدمات همیاری نیز از جمله خدماتی است که در بستر آموزش از راه دور مورد استفاده دانش آموزان قرار می‌گیرد و اینک شرایط برای کسانی که می‌خواهند وقت خود را ذخیره کرده و بدون هیچ گونه اتلاف زمانی، مشاوره دریافت نمایند، به خوبی فراهم شده است لذا خدمات همیاری رضا جدیدی به همین منظور به صورت غیر حضوری و برای کلیه شهرهای ایران ارائه می‌گردد، بنابراین رضا جدیدی از کلیه شهرهای ایران، داوطلب کنکور و دانش آموز می‌پذیرد.

مشاوره رضا جدیدی، به صورت تلفنی یا در صورت تمایل شما به صورت تماس تصویری از طریق اپلیکیشن های رایج قابل انجام است.

محل سکونت رضا جدیدی کجاست؟

آدرس محل سکونت رضا جدیدی مقاله

محل سکونت رضا جدیدی در استان مرکزی، شهر اراک، خیابان امام خیابان شهید حسنی بعد از کوچه سعادت طبقه دوم کد پستی ۳۸۱۶۶۳۳۸۹۴ می‌باشد. مشاوره تحصیلی و کنکور توسط رضا جدیدی به صورت غیر حضوری است به همین دلیل از تمام شهرهای ایران برای مشاوره، داوطلب می‌پذیرد. تعداد افرادی که هر سال افتخار همیاری در کنار آن‌ها را خواهم داشت فقط ۲۰ نفر است.

روش ارایه خدمات همیاری

آنچه در مورد روش ارایه خدمات بایستی بدانید مقاله

خدمات مشاوره‌ای به شرح زیر است:

1. رضا جدیدی هر روز، خودش با شما تماس می‌گیرد (لطفا نکته 9 را بخوانید). هر یک از شما ۲۰ نفر زمان مشخص خودتان را دارید که طبق آن با شما تماس می‌گیرم.

2. تماس مستقیم توسط خود رضا جدیدی با شماست و هیچ مشاور کمکی یا منشی و… وجود ندارد و مستقیم با خودم صحبت می‌کنید.

3. صحبت‌های روزانه در مورد برنامه و همچنین رشد روحی و روانی می‌باشد.

4. همه مشکلات درسی و غیر درسی را به رضا جدیدی می‌توانید بگویید تا با همیاری هم، آن‌ها را برطرف کنیم.

5. کنترل مدیریت زمان رضا جدیدی به فعالیت‌هایتان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

6. به جز زمان تماسمان، در تلگرام نیز حضور دارم و مشکلات درسی یا روحی را برطرف می‌کنیم. چون ارتباط ما لازم است به گونه‌ای باشد که مرا به عنوان عضوی از خانواده خود ببینید همانطور که من چنین تصوری نسبت به شما خواهم داشت.

7. در مورد مغز و عملکرد آن روی مطالعه و موفقیت در کنکور صحبت می‌کنیم.

8. درباره عادت‌های غلطی که در شخص شما وجود دارد و در طول سال کنکور هویدا می‌شود و روش از بین بردن آن‌ها صحبت می‌کنیم.

9. اگر فردی مشاوره از طریق تماس تصویری بخواهد، هیچ محدودیتی وجود ندارد و این امکان وجود دارد که به صورت تماس تصویری از طریق اپلیکیشن های رایج، صحبت کنیم.

توضیح: من نیز یک انسان هستم که ممکن است در طول سال، بیمار شوم یا مشکلی برایم پیش آید برای همین در طول یک سال تحصیلی شاید چند روزی را نتوانم تماس تلفنی داشته باشم. هرچند این موضوع خیلی بدیهی و روشن به نظر می‌رسد ولی بر من واجب است که همین موضوع را نیز توضیح دهم تا مدیون نشوم.

برای پذیرش چه باید کنیم؟

روش پذیرش مقاله

ابتدا به این موضوع تاکید می‌کنم که هر سال با ۲۰ نفر رابطه همیاری را شروع می‌کنم.

بنابراین شما می‌توانید یک پیام با موضوع «پذیرش مشاوره» به شماره ۰۹۱۸۹۵۸۰۹۱۸ ارسال نمایید تا زمان تماس برای شما تعیین شود و سپس در زمان مشخص شده صحبت می‌کنیم.

در این تماس شما می‌توانید در مورد جزییات برنامه ریزی و حتی شرایط ویژه خود سؤال بپرسید و من نیز در مورد شرایطتان سوالاتی خواهم پرسید تا با هم بیشتر آشنا شویم و در صورتی که تفاهم حاصل شود، رابطه همیاری را شروع می‌کنیم.

یه چیزایی هست که باید بدونی

عکس رضا جدیدی

آیا رضا جدیدی، روانشناس است؟ 

خیر، روانشناس نیستم، بلکه مرا همیار بنامید. همیار‌ها در جهان افرادی هستند که بر اساس مطالعات جهتمند و شخصی روی یک موضوع به سواد می‌رسند و به افراد کمک می‌کنند و در اثر تجارب و آموخته‌هایی که دارند، باعث ایجاد پیشرفت‌های موفقیت‌آمیزی در آنان می‌شوند. بنابراین مطالب کلبه مشاوره، بر پایه مطالعات شخصی رضا جدیدی است.

آدرس محل سکونتم: استان مرکزی، شهر اراک، خیابان امام خیابان شهید حسنی بعد از کوچه سعادت طبقه دوم با کد پستی: ۳۸۱۶۶۳۳۸۹۴ می‌باشد. 

نکته مهم: تمام مشاوره‌های رضا جدیدی به صورت تلفنی یا در صورت تمایل شما به صورت تماس تصویری از طریق اپلیکیشن های رایج است و هیچ گونه خدماتی به صورت حضوری ارائه نخواهد شد.

تلفن: ۴۷۷۴۲۹۵-۰۸۶۳

همراه: ۰۹۱۸۹۵۸۰۹۱۸

kolbemoshavere@gmail.com

RezaNewstar@

تمام حقوق برای سایت تخصصی کلبه مشاوره محفوظ است. در صورتی که صاحب سایت یا پیج و کانال هستید، جهت برداشتن مطالب، اجازه نامه کپی دریافت نمایید.